🟠 گلشیفته فراهانی گل کاشت و همه به احترام او ایستادند، ای کاش دنیا واقعا کنار مردم ایران باشند ، این فیلم اشک هر وطن پرست را جاری میکنه و بغض این دختر کاخ ستم را خراب خواهد کرد 😔😰 قسمت انتهایی کلیپ یعنی دست زدن بعد از چارلی چاپلین ، دومین زمان دست زدن را به خود اختصاص داده است.
🟤 در دولتهایی که مالکیت یا کنترل منابع خبری را در دست دارند، جنبشها میتوانند رسانههای بدیل خود را ایجاد کنند. به عنوان مثال، جنبش همبستگی لهستان از روزنامۀ آن با نام «سولیدارنوش» استفاده کرد که توسط میلیونها اشتراکگذاری میشد، با وجود ممنوعیت رژیم کمونیستی. همچنین در زمان اشغال نازیها در اروپا، روزنامهها و خبرنامههای جنبشهای مقاومت در همهجا منتشر و پخش میشدند و نظام نازیها را به چالش میکشیدند.علاوه بر این، برخی از جنبشهای مقاومت مدنی دولتهایی موازی را تشکیل داده یا آنها را حمایت کردهاند. به عنوان مثال، جنبش استقلال کاتالونیا در اسپانیا دارای مجلس ملی و دولت مستقلی است که به موازات دولت اسپانیا فعالیت میکند.
🔵 یکی از راههای نشاندادن اینکه دشمن نمیتواند همیشه همهٔ مردم را کنترل کند، شوخیکردن و دستانداختن آن است. جانجیرا شومبات، دانشمند علوم سیاسی، در کتاب "طنز و مبارزهٔ بدون خشونت در صربستان" استدلال میکند که طنز میتواند کارکردهای بسیار خاصی را در برهانداختن مبارزهٔ بدون خشونت ایفا کند. میتواند پروپاگاندای رژیمها را با تضعیف هدف اصلی آنها و ایجاد شوخی و شفافیت در رویدادهاست. اینکه طنز – به ویژه هجو و نقیضهگویی – مورد حقیقت مستقیماً به چالش بکشد.
در دوران انقلاب، بسیاری از مردم از خلاقیت خود برای ثبت و تبلیغ عناصر مختلف وقایعی که در سالهای اخیر در مصر اتفاق افتاده بود، به عنوان یک ابزار انقلابی استفاده میکردند. همانطور که عبدالله ابوبکر، یک دیوارنگار مصری، میگوید: "هنر نبود، حداقل برای مناینطور نبود. ما از دیوارها به عنوان روزنامه استفاده میکردیم." بسم یوسف، مجری و طنزپرداز تلویزیونی، در واقع پزشکی بود، اما بعدها یاد گرفت که چطور از یوتیوب استفاده کند. مصعب الشامی، که در رشته پزشکی تحصیل کرده بود، یک روز دوربین خود را برداشت و به خیابانها رفت. من نیز استادیار هنرهای زیبا بودم، اما دانشگاه را رها کردم تا بر روی دیوارهای شهر از انقلاب گزارش بدهم.همچنین، آهنگسازان نیز قطعاتی نوشتهاند که از طریق آنها داستانها و روایتهایی درباره مبارزات جاری را بیان میکنند. آهنگها به صورت خاطرهانگیزی طراحی شدهاند
🟤 اقدامات بدون خشونت، معمولاً به عنوان راهکارهایی برای تحقق تغییرات سیاسی و اجتماعی در جوامع مورد استفاده قرار میگیرند. زمانی که افراد به اقدامات بدون خشونت فکر میکنند، اغلب به تظاهرات و اعتراضات گسترده روی میآورند. اما این فقط شروع کار است؛ زیرا جنبشهای مقاومت مدنی از صدها یا حتی هزاران روش و اقدام مختلف برای تغییر وضعیت سیاسی جامعه خود استفاده کردهاند.
🟤 اعتراض و مقاومت مدنی دو رویکرد مختلف در فعالیتهای اجتماعی هستند. اعتراض به عنوان یکی از روشهای مقاومت مدنی وجود دارد، اما نباید به طور ضروری بهترین و مؤثرترین شکل مقاومت مدنی در نظر گرفته شود. اعتراض معمولاً به عنوان یک اقدام نمادین صورت میگیرد و هدف آن افزایش آگاهی عمومی درباره یک مسئله و تقاضای تغییر است. به دلیل جذب توجه و تأثیرگذاری بالا، بسیاری از افراد اعتراضات را با مقاومت مدنی مترادف میدانند، اما مقاومت مدنی بیشتر از اعتراضات تشکیل میشود و شامل روشهای متنوع دیگری است که فراتر از اعتراضات میرود.
🟠 استفاده از تاکتیک "کنش مستقیم بدون خشونت" معمولاً شامل اقداماتی است که تقابلیتر و مخاطرهآمیزتر از تظاهرات نمادین یا اعتراضات و تظاهرات شبانه است. افرادی که از کنش مستقیم استفاده میکنند، به بولدوزرها زنجیر میزنند، به محدوده سایتها یا مکانهای امنیتی تجاوز میکنند، روی پروندههای اداری خون میریزند، با چسپ خود را به پیادهرویی در یک تقاطع شلوغ میچسبانند یا باند یک فرودگاه را اشغال میکنند. برخی مثالهای واقعی از این روش را در نظر بگیرید:در سال 1999، در جریان اختلالات و بینظمیهای ایجاد شده در نشست سازمان تجارت جهانی در سیاتل، جایی که فعالان اجتماعی به تأثیرات جهانیسازی بر فقر، نابرابری و محیطزیست اعتراض داشتند، انجمن راکوس از لولههای پیویسی برای بستن بازوهای کنشگران به یکدیگر برای ایجاد ترافیک استفاده کرد.
🟤 صاحبان قدرت همواره مجبورند قدرت خود را بازسازی و احیا کنند، با اعمال قرارداد اجتماعی ضمنی یا صریح، از طریق عملکرد موثر و عادلانه، یا از طریق اخلاق و درستکاری. آنها باید به صورت مداوم مشروعیت خود را به ستونهای حمایتی و به اطلاع عموم مردم اثبات کنند. در این بین، مقاومت مدنی مشروعیت وضع موجود را به چالش میکشد و به وضوح نشان میدهد که این مشروعیت در بحران قرار دارد. در واقع، مقاومت مدنی در مقیاس بزرگ نشانگر بحران مشروعیت است. نکتهای بسیار مهم وجود دارد که باید به آن توجه کنیم. رویکرد مشروعیت قدرت، این فرض را کنار میگذارد که دشمنان قدرت همواره به اصول اخلاقی پایهای اعتقاد دارند. صاحبان قدرت میتوانند به شکل وحشیانه، متکبرانه، خودمحورانه و حقیرانه عمل کنند. در واقع، رویکرد مشروعیت بر قدرت، وجود یک دیکتاتور خیرخواه را رد میکند. ا
🟤 دولتها برای حفظ قدرت و تثبیت نظام سرکوبگری خود به کارمندان دولتی، مقامات نظامی و اطلاعاتی، مالیاتدهندگان، متحدان یا حامیان خارجی و طرفداران سرسخت خود وابسته هستند. اما آنها تنها سازمانها و تشکیلاتی نیستند که بدون همکاری روزانه حامیان خود قادر به فعالیت نیستند. شرکتها نیز به کارکنان، مدیران، مدیران اجرایی، متولیان، سهامداران و مصرفکنندگانخود وابسته هستند. دانشگاهها نیز به کارکنان بخش نگهبانی، حراست، دانشجویان، مدیران، خیرین، فارغالتحصیلان، اساتید، کارکنان و غالباً مجالس قانونگذاری ایالتی وابسته هستند.
🔵 نظامهای سرکوبگر ضعیف تر از ظاهرشان به نظر میرسند. حاکمان ستمگر و سنگدل، اغلب در خلوت به آسیبپذیری خود اعتراف میکنند، در حالی که به ظاهر بینقص هستند و تصور میشود که شکستناپذیر هستند. برای بسیاری از انقلابها، موفقیت آنها بر خلاف برتری نظامی بر دشمنانشان، بلکه به دلیل استراتژیهای سیاسیشان بوده است. به علاوه، رویکرد کنترل نمیتواند توضیح دهد که چرا مبارزات بدون خشونت در طول دو قرن گذشته نسبت به نیروهای نظامی قدرتمندتر خود موفقیتآمیز بودهاند. انقلابهای بدون خشونت، مثل انقلابهای خشونتآمیز، به سرنگونی رژیمها یا به دستیابی استقلال رسیدهاند.
🟠 مقاومت مدنی و نافرمانی مدنی دو رویکرد اعتراضی هستند که از طریق نقض قوانین و قواعد، به بیان اعتراضات اجتماعی و سیاسی میپردازند. در نافرمانی مدنی، افراد به صورت غیرخشونتآمیز و با اعتقاد به ناروا و ناعادلانه بودن قوانین، اقدام به نقض آنها میکنند و آماده هستند مجازاتهای احتمالی را بپذیرند. در این روش، علنی و قابل رویت بودن نقض قوانین اهمیت دارد تا به نمایش گذاشتن بیآبروییها و بیعدالتیهای جامعه منجر شود.در مقابل، مقاومت مدنی نیازمند سازماندهی و برنامهریزی است و افراد به صورت گروهی یا سازمانیافته، اقداماتی را برای اعتراض و تحقق اهداف خود انجام میدهند. مقاومت مدنی ممکن است شامل نافرمانی مدنی باشد، اما این دو رویکرد به صورت تعاملی و پیوسته در کنار هم قرار نمیگیرند و هر کدام دارای ویژگیها و معیارهای خاص خود هستند.
🟤 خودسوزی یک تاکتیک بحثبرانگیز در جنبش تبت است. برخی از منتقدان معتقدند که این حوادث باعث افزایش سرکوب و فشار چین بر تبت شده و دولت چین به منظور کاهش تمایلات مردم تبت به استقلال، نظارت بیشتری بر منطقه، مناسک و آداب بودایی تبت را اجرا میکند. اما برخی دیگر ادعا میکنند که این تکنیک نشانگر تمایل تبتیها به فداکردن جان خود به منظور بهبود وضعیت سیاسی کشورشان است، و ممکن است همدردی و حمایت بینالمللی را نیز به همراه داشته باشد. علاوه بر این، خودسوزی به افراد احساس کنترل کامل بر زندگی خود میدهد. این معترضان با تصمیمگیری درباره زمان و شیوه مرگ خود و نمایندگی و حمایت از جامعه خود، به مقاومت میپردازند و این راه برای آنها به فرار از سلطه دولت بدون استفاده از خشونت مدنی است.
🔵 مارتین لوتر کینگ، لزوماً خشونت شورشها یا اعتراضکنندگان را با وجود اینکه برای عدالت نژادی مبارزه میکنند، نادیده نمیگیرد. اما اصرار دارد که راه پایان دادن به این شورشها مقابله با فقر شدید و بیعدالتی نژادی است که در وهله اول شورشها را برانگیخته است. کینگ تحلیل کاملاً درستی داشته که افرادی را که از آشوبگران به دلیل تحریک واکنش و عکسالعمل سفیدپوستان انتقاد میکردند، نیز نداشت و از قرار معلوم گفته بود که ممکن است فریادهای جنبش قدرت سیاهان و شورشها در واقع پیامدهای واکنش سفیدپوستان باشد نه به خودی خود دارای بار منفیست. مقامات، دولتمردان و حامیان آنها ممکن است از این اصطلاح "شورش" علیرغم اینها اساساً برای مشروعیتزدایی و تضعیف محبوبیت جنبشهای اجتماعی که رویکردهای مسالمتآمیز اما مقابلهای نظیر راهپیماییهای خاموش، اعتراض یا اعتصاب دارند، بهره میبرند.
🔵 اعتصاب غذا، خودسوزی و اقدامات مشابه، تکنیکهایی غیرخشونتآمیز هستند، زیرا شخص در این فرایندها به دیگران آسیب فیزیکی و یا تهدید فیزیکی وارد نمیکند. افرادی که در این اقدامات شرکت میکنند، هدفشان ارسال پیامی واضح است: خواهان رفع آزار و رنج خود هستند و اگر این اتفاق بیفتد، آنها آماده شروع به حل اختلافات خود میشوند.بسیاری از فعالان و رهبران جنبشها در زندانها اعتصاب غذا را انتخاب کردهاند.
🔵 بنجامین کیس، جامعهشناس، ادعا میکند که شورشها به عنوان یک اتفاق متداول در کارزارهای مقاومت مدنی در سراسر جهان تلقی میشوند و این شورشها به لحاظ اخلاقی و استراتژیک مناسب و موجه هستند. بعضی اوقات، شورشها به صورت غیرخشونتآمیز و در چارچوب یک کارزار مقاومت مدنی گسترده بروز میکنند. افرادی که در شورشها شرکت میکنند، عموماً بیسلاح هستند، اگرچه ممکن است به تخریب اماکن، سرقت از فروشگاهها، آتش سوزی، قطع خطوط برق و موارد مشابه بپردازند. در برخی موارد، افراد ممکن است با اسلحهها همراه شوند و به افراد دیگر حمله کنند. این موارد به عنوان مقاومت مدنی در نظر گرفته نمیشوند.
🔵 اکثر پژوهشگران کنش بدون خشونت را اقدامی میدانند که از سوی افراد غیرمسلح انجام میشود و به شخصی آسیب جسمی نمیرساند یا تهدید به آسیبرسانی نمیکند. اگر تخریب اموال به صورت منظم و با هدفمند و پیامی روشن به دولت یا مقامات ارسال شود، میتوان آن را به عنوان یک روش خرابکاری غیرخشونتآمیز تلقی کرد. اما اگر بیانضباط و بیربط باشد یا پیامی مبهم و ناروشن درباره اینکه آیا عاملان آن قصد آسیبرساندن به مردم را دارند یا خیر ارسال کند، تخریب اموال میتواند به مسئلههای تاریک و نامشخص برای بسیاری تبدیل شود، حتی اگر از نظر فنی هم خشونتآمیز نباشد.
🔵 نظمدهندگان و استراتژیستهای جنبشهای مقاومت مدنی درباره زمان مناسب برای ایجاد نهادهای جایگزین، دیدگاههای متفاوتی دارند. ماهاتما گاندی معتقد بود که ایجاد برنامه و نهادهای سازنده و راهگشا، قدم اساسی نخستین در یک کارزار بدون خشونت است. او معتقد بود که از طریق این نهادها، هندیها میتوانند ادعای واقعی استقلال از حاکمیت استعماری بریتانیا را مطرح کنند، بدون اینکه وابسته به رضایت بریتانیا باشد. اما جین شارپ باور داشت که در پایان مبارزات، رهبران جنبشها باید نهادهای موازی را ایجاد کنند. زمانی که ائتلاف انقلابی به اندازه کافی قدرت عمل و حمایت را کسب کند، تضمین میشود که نهادهای جدید شامل همه افرادی که در جنبش سهم داشتهاند، خواهد بود.
🔵 بسیاری از جنبشها نیز سیستمهای اقتصادی جایگزین و تعاونیات را ایجاد و توسعه میدهند که به ویژه در تأمین نیازهای اولیه عمومی تأثیرگذار هستند. به عنوان مثال، در اواخر دهه ۱۹۶۰ و اوایل دهه ۱۹۷۰، برنامه صبحانه رایگان حزب پلنگان سیاه در پاسخ به نژادپرستی نهادینه شده و برای بیش از ده هزار کودک در محلههای فقیر شهری غذا پخته و سرو میکرد. این نوع فعالیتها میتوانند به ویژه در طول اعتصابات عمومی طولانی مدت تأثیرگذار باشند.