در دل و جانْ خانه کردی عاقِبَت
هر دو را دیوانه کردی عاقِبَت
آمدی کآتَش دَرین عالَم زَنی
وانَگشتی تا نکردی عاقِبَت
ای زِ عشقَت عالَمی ویران شُده
قَصدِ این ویرانه کردی عاقِبَت
من تو را مشغول میکردم دِلا
یادِ آن
#افسانه کردی عاقبت
#عشق را بیخویش بُردی در حَرَم
#عقلْ را بیگانه کردی عاقبت
یا رَسولَ اللّهْ سُتونِ صَبر را
اُسْتُن حَنّانه کردی عاقِبَت
#شمعِ عالَم بود لُطْفِ چارهگَر
شمع را
#پَروانه کردی عاقِبَت
یک سَرَم این سوست یک سَر سویِ تو
دوسَرَم چون شانه کردی عاقِبَت
دانهٔ بیچاره بودم زیرِ
#خاک#دانه را دُردانه کردی عاقِبَت
دانهیی را
#باغ و بُستان ساختی
خاکْ را کاشانه کردی عاقِبَت
ای دلِ مَجنون و از مَجنون بَتَر
مَردی و مَردانه کردی عاقِبَت
کاسهٔ سَر از تو پُر از تو تهی
کاسه را
#پیمانه کردی عاقبت
جانِ جانْدارانِ سَرکَش را به
#عِلْم
#عاشقِ جانانه کردی عاقبت
شَمسِ تبریزی که مَر هر ذَرّه را
روشن و فرزانه کردی عاقبت
----
#مولانا#شجریان #محمدرضاشجریان #تصنیف#ترانه#شعر#موسیقی#نوازندگی#همایون_شجریان