"اسحاق جنگو"، از جوانمردان و عیاران دوران پسا "عبدالرحمن" و از پاسبانان منطقه مرزی "دهمرده" جاغوری بود که در مواجهه با تعرض دزدان و زورگویان نوارمرزی، یک تنه و تنها، حماسه های ماندگاری از مقابله و دفاع خلق کرد و ضرب شصت های فراموش ناشدنی به مهاجمان متکبر و زورگیر داد. در کودکی داستان های رشگ برانگیز و حماسه انگیز از دلاوری های این آهنگر غریب و گردن غیور را به تکرار از موسفیدان محل می شنیدم و دریغ می دانم که چنین مردان و دلاورانی، ثبت تاریخ حماسه و حریت هزاره نشوند!
عمری چو یک عقاب تپیدی به کوهسار
تنها چو یک شهاب وزیدی به کوهسار
از چشم دیدبان مدام "هزاره"ها
بر دامن دیار چکیدی به کوهسار
بر دفع کرکسان سیه جان روزگار
شاهین شدی و بال کشیدی به کوهسار
در سایهء کمین و کمانهای خشم و زخم
دایم چو شاهباز پریدی به کوهسار
در بارش تگرگ و شب و گرگباد و برف
آغوش صخره سار خریدی به کوهسار
در قلب قصه های خطرنامه های جنگ
آهنگی از حماسه دمیدی به کوهسار
برنو به دوش و صخره در آغوش سال ها
بیدار و بی قرار چمیدی به کوهسار
بر پای پاسبانی ناموس و نام و ننگ
همواره چون پلنگ دویدی به کوهسار
در خوان خون قرن، جگرهای دیو را
قهار و بیشمار بریدی به کوهسار
خفاش های تیره دل شب پرست را
همچون عقاب سینه دریدی به کوهسار
10/10/1403
#محمد_عزیزی
#خدمت_گزاران_قوم
💙💟💛✅#گل_لالگ 👉🆔@Gule_Lalag👈