«گرفت بختی را برد یگ مردگ پیر سمت نامالوم
غریب آشیق شی بند از بند جدا شد یگره بی بولغه»
دمِ بیگا دَ آغیل سایه تا شد یگره بی بولغه
بوگی بندا و کووا جا دَ جا شد یگره بی بولغه
پرید افتو رقمِ عمر آدم از بلی بام
طلای خالص افتو سیا شد یگره بیبولغه
صدای گریه از موری قد دود قودقله بورشذ
که کشته یگ نفر ره سر صدا شد یگره بیبولغه
دَ جنگ خانگی خوی کد تفنگ شیخ و اربابو
کمین خورده برار از را دَ چا شد یگره بیبولغه
دمی چبقو چنار پیش خانه یگره خالی شد
گلهِ گنجشک قدِ سجمه اوا شد یگره بی بولغه
ندیده خنده ی ماتو ره مردم باد ازو ارگز
از آوی چشمه ماتو روی نیاشد یگره بیبولغه
ده بِیهِ گندما پیچک سووز بود یگره تیرما شد
زمینا درگرفت دیغو تبا شد یگره بیبولغه
گرفت بختی ره برد یگ مردگِ پیر سمت نا مالوم
غریب آشیق شی بند از بند جداشد یگره
بیبولغه
#طاهر_هجران
#بی_بولغه
💙💟💛✅#گل_لالگ 👉🆔@Gule_Lalag👈