.
خوب به من گوش بسپار...
خوب به من گوش بسپار...
من در وضعیت عشقی بهسر میبرم،
که شاید تکرار نخواهد شد
وضعیتی شاعرانه... عارفانه
با اندوهی دلپذیر
و من همیشه عطری از اندوهم به خود میزنم...
مرا خوب در آغوش بگیر...
که در بیوزنی بهسر میبرم.. بانوی من.
رگهایم متلاشی میشوند..
و استخوانهایم تبخیر...
موهایت را در رودِ جنونم بشوی...
که جنون عشق را.. تفسیر نیست...
مرا بهخوبی بخوان...
ِ که من زنِ کتابخوان پراشتیاقی را میجویم
که شعرها را بهسان النگوها
در مچ دستاش بنهد...
و جهان را به ِ شکل ِ تصویر شاعری ببیند...
ِ مستِ من شو...
ِ مست من شو...
مست شو تا رنگ دریا صورتی گردد...
شرابی... خاکستری... و زرد...
چه خوب است زنی عقلش را
در پیشگاه شعر از دست بدهد...
و مست شود...
#نزار_قبانی #برگردان :
#محمد_حمادی