گشتَ روخون

#لهجه
Channel
Logo of the Telegram channel گشتَ روخون
@GashtRudkhanPromote
697
subscribers
1.84K
photos
124
videos
109
links
⏬ ارتباط با ادمين ⏬    👇👇👇 ارتباط با ما ⬇️     ID : ارسال تبلیغات ⏬ @GashtRudkhan1 ⏬کانال تلگرام  گشتَ روخون https://telegram.me/GashtRudkhan
یادداشت روز: رضا درویش درونمان را بکشیم

این مطلب قرار نیست از آن مطلب‌های کلیشه‌ای باشد که در جواب یک توهین نژادی، از افراد بزرگ قومیت‌مان بگوییم و به افتخار خودمان نوشابه باز کنیم. کسی به چنین مطالبی رجوع می‌کند که در مقابل دیگران، خود کم‌بینی داشته باشد و بخواهد با این کارها، دل خودش را خوش کند. من به شخصه مدت‌ها قبل این حس تحقیر نژادی را در درون خنثی کردم و سال‌هاست آموخته‌ام که نژادم را دوست داشته باشم و با آن زندگی کنم. اما سوال اینجاست: آیا همه ما خود واقعی‌مان را دوست داریم؟

جواب این سوال به خیلی از عوامل بستگی دارد. اما شاید رسانه و سیستم آموزش از تاثیرگذارترین عوامل باشند. شاید از نظر شما کلیشه‌ای باشد اما وقتی تولیدات تلویزیونی کشور را مشاهده می‌کنیم، به ندرت در یک سریال یا فیلم با موضوع کاملا جدی، شخصیت‌های اصلی و جدی و تاثیرگذار داستان، با لهجه‌ای غیر از فارسی تهرانی صحبت می‌کنند. اما اغلب شخصیت‌های طنز، کارگرها و خدمتکاران و... که چندان در داستان جدی گرفته نمی‌شوند (نه اینکه کارگر و خدمتکار بودن بد باشد) با لهجه خاصی صحبت می‌کنند. شاید در نگاه اول رجوع به چنین موضوعی برای استدلال، بزرگنمایی باشد. اما تکرار همین موضوعات و القا کردن این نکته که صحبت کننده زبان فارسی در نهایت در راس کار قرار دارد و قهرمان یا ضد قهرمان داستان است، خواه ناخواه این ایده ناخودآگاه را ذهن پرورش می‌دهد که ما برای اینکه در سطح بالا باشیم، باید مثل آن شخصیت اول داستان باشیم و رفتار کنیم و طبیعتا لهجه ما اجازه نمی‌دهد. پس باید تا حد ممکن از لهجه و اصالتمان فاصله بگیریم. این خجالت از لهجه و زبان محلی به محیط آموزشی نیز انتقال پیدا می‌کند. وقتی به محیط آموزش می‌رویم، باید تسلط کامل بر زبان فارسی پیدا کنیم و در کنارش عربی و انگلیسی را بیاموزیم و زبان محلی‌مان فاقد اهمیت شمرده می‌شود. بعضی از ما وقتی صاحب فرزندی می‌شویم، در همان ابتدا سعی می کنیم با او فارسی صحبت کنیم تا مبادا لهجه بگیرد و در محیط آموزش تحت فشار قرار بگیرد. به طور خلاصه ما در ناخودآگاهمان القا شده است که شخص با کلاس و سطح بالا، فارسی تهرانی صحبت می‌کند. اما موضوع گسترده‌تر از این حرف‌هاست.

رسانه نه تنها تلاش می‌کند زبان مرکزیت را القا کند بلکه در تمام موضوعاتش، مرکز و پایتخت کشور در اولویت قرار دارد که یکی از مهم‌ترین القاهای آن، فوتبال است. رسانه سال‌هاست این پیش‌فرض را در اذهان مردم القا کرده است که در فوتبال یا پرسپولیسی هستی یا استقلالی. یا قرمز یا آبی. موجی از هیجان و کری‌هایی که توسط عده‌ای داغ می‌شود، باعث می‌شود به ما القا شود که جذابیت فوتبال در قرمز و آبی است و اگر می‌خواهیم در بین اطرافیان فوتبالی‌ حس مقبولیت داشته باشیم، باید یکی را انتخاب کنیم. تیم شهرمان؟ آن که ضعیف است. قوی است؟ چه رنگی است؟ باشد در کنارش ولی پرسپولیس یا استقلال.

اما چه اتفاقی می‌افتد وقتی عده‌ای با آگاهی و قدرت بیشتر و جوگیری کمتر، در مقابل این القاها مقاومت می‌کنند؟ ساده است. سیستم تحقیر و احساس خود کم‌بینی ایجاد کردن. وقتی تنه به تنه‌شان می‌زنی، می‌گویند چه لهجه مسخره‌ای داری! چرا رنگ پوستت اینطور است؟ لباسش را نگاه. مال فلان شهری؟ درست است که می گویند شما فلان شهری‌ها همه فلان ایراد بد را دارید و...

هدف طولانی شدن مطلب نبود و مورد اخیر رضا درویش تنها یک مورد است که اخیرا عیان شده است و‌ همه آگاهیم که این باورهای نژادپرستانه چقدر زیرپوستی و در محافل خصوصی‌تر نیز وجود دارد و حتی یک عذرخواهی، سبب نمی‌شود آن باور در فرد نژادپرست از بین برود. خوبی برهه زمانی فعلی این است که این رفتارها بیشتر رسانه‌ای و خیلی بیشتر محکوم می‌شوند. اما راه حل، مقابله به مثل و نژادپرستی در مقابل نژادپرست نیست. راه حل در درون ما وجود دارد. می‌توانیم همیشه رسانه را مبنای یادگیری‌مان قرار ندهیم. می‌توانیم بگذاریم فرزندانمان زبان محلی‌شان را بیشتر و بهتر یاد بگیرند و نگران قضاوت نژادپرستان و خود کم‌بینان نباشیم. می‌توانیم در فوتبال از فوتبال منطقه خودمان حمایت کنیم و تیم‌های منطقه خودمان را به موفقیت برسانیم. نه که فکر کنیم راه موفقیت تنها از مرکز می‌گذرد. چون در نهایت همیشه یک رضا درویش پیدا می‌شود و سعی در تحقیر شما خواهد داشت. اگر هر کدام از ما نسبت به قومی دیدگاه بدی داریم، پس ما هم یک رضا درویش درون داریم که باید خنثی کنیم.

نیاز نیست به نژاد خودمان افتخار کنیم. فقط کافی است خود واقعی‌مان را با تمام ویژگی‌هایش، دوست داشته باشیم‌. چون به اندازه کافی، خاص هست و هیچ چیزی از آن برتر یا پایین‌تر نیست.

نویسنده: علی رهبر

#تالشی #گیلکی #گیلان #لهجه #پرسپولیس #استقلال
@gashtrudkhan