۳۶۵ روز با پیامبرﷺَّ
روز نود و چهارم {بخش دوم}
خورشید با فوت خاموش نخواهد شد
این امر موجب عصبانیت وخشم آنها میشد. ابوجهل طاقت نیاورد. نزد یکی از این مسافران رفت و پرسید:
《شما اینجا آمدهاید که ببینید او چه میگوید؟! فوراً پیرو او شدید و از دینتان برگشتید. این رسماً حماقت است!》
آن شخص، گویی به یک گنج بیهمتا دست یافته بود. غرق در خوشحالی بهخاطر پیروی از چنان پیامبری بود. اصلاً اهمیتی به حرفهای ابوجهل نداد. نگاهی از سرِ ترحم به او و دوستانش کرد و گفت:
《ما رفتاری مانند رفتارهای زشت شما، علیه او انجام نخواهیم داد.》
همچنان که خورشید با فوت خاموش نمیشود.، اسلام هم با سنگاندازیهای ابوجهل و دوستان بیچارهاش نابود نمیشد. این را همه در طول زمان خواهند دید.
ادامه دارد انشاءالله..