View in Telegram
♥️ گَِنَِجَِیَِنَِهَِ اَِخَِلَِاَِصَِ
۳۶۵ روز با پیامبرﷺَّ روز نود و دوم {بخش دوم} کودکانی که از گرسنگی ناله می‌کنند در تاریکیِ شب برای رساندنِ یک کیسه گندم به عمه‌اش راه افتاده بود. همان لحظه با ابوجهل روبرو شد. ابوجهل بر سرش فریاد زد و گفت: *《تو داری برای خانوادهٔ پیامبر مواد غذایی می‌بری؟…
۳۶۵ روز با پیامبرﷺَّ
روز نود و سوم
موریانه‌ای که تحریم را باطل کرد

الله، پیامبرش را در سختی و دشواری تنها نمی‌گذاشت. این بار برای اینکه عبرتی شود برای همگان، یکی از کوچک‌ترین مخلوقاتش را فرستاد؛ با موریانه‌ای کوچک به آن‌ها درسی بزرگی می‌داد.
موریانهٔ کوچک آرام آرام شروع به خوردنِ بیانیهٔ محاصره کرد. همهٔ موادی که مشرکان نوشته بودند، محو شد. فقط کلمهٔ الله در بالای صفحه باقی مانده بود. این خیلی عجیب بود. در‌حالی‌که درِ کعبه را بسته بودند و امکان نفوذ وجود نداشت، موریانهٔ کوچک انگار با خوردنِ بیانیه آن‌ها را دست انداخته بود. کسی از این موضوع خبر نداشت.
الله، به وسیلهٔ فرشته‌اش، موضوع را به پیامبرﷺَّ اطلاع داد. پیامبر عزیزمانﷺَّ هم به عمویش اطلاع داد. ابوطالب نزدِ مشرکان رفت و به آن‌ها گفت:
《طبقِ خبری که الله به برادرزاده‌ام داده است، موریانه کاغذی را که بر دیوارِ کعبه آویزان کرده‌اید، خورده. موریانه، غیر از کلمهٔ الله، همهٔ متن را خورده است و چیزی از آن نمانده...》مشرکان نگاهِ تمسخرآمیز به ابوطالب انداختند. بعضی‌ها خندیدند. از نظر آن‌ها چنین چیزی ممکن نبود.
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Find friends or serious relationships easily