𖤛 #video #Taekook 𖤛
همه چیز از همون شب شروع شد.
شبی که با اصرار پدرم وارد اون جشن مضحک شدم..
لبخندهای دروغین، نگاههای سرتاسر نفرت و گاهی حسادت..
تحمل کردنش ساده نبود.
اما همه چیز درست لحظهای که صورتت رو دیدم فرق کرد.
دستهام سرد شد و ضربان قلبم تند.
رفتارهایی که با منطق من قابل حل نبود!
تو میخندیدی، یک خندهی واقعی و از ته دل.
گونههات رنگ گرفته بود و بین چند نفر به ارومی میرقصیدی.
سعی نکردم احساس جدیدم رو تحلیل کنم.
فقط تصمیم گرفتم تورو مال خودم کنم؛بدون هیچ فکری!.
_جئون جونگکوک@Fiction1taekook1forever