سهش

حقیقت، یک عین نیست بلکه یک حرکت است و وجود ندارد مگر این‌که این حرکت واقعا توسط من انجام شود‌

#ژان_فرانسوا_لیوتار
پدیده‌شناسی، ترجمه دکتر رشیدیان

#فلسفه
#حقیقت
@Fdparizi

گروهی هم هستند که گمان می‌کنند حقیقت را فراچنگ آورده‌اند و حالا در پی ابلاغ و تبلیغ آن به دیگرانند. بیچاره حقیقت که مدعیانی چون ایشان دارد. کسانی که حقیقت را دشمن‌ترینند... چه آن‌که آن را چنین سهل‌الوصول و ساده و کوچک پنداشته‌اند... که در مشتی کوچک جا شود.


دیار من همه طول راه بود
و طول بودم من،
و راه بودم،
و طول راه، که قربانی دیارم بود.

#حقیقت_در_راه_بودن_است
#یدالله_رؤیایی
#شعر

@Fdparizi

کل‌بودنِ هریک از اجزاء کل اندماجی

هانس کریسشن اندرسن (Hans Christian Andersen) در داستان کوتاه " snow queen" توصیفی از آینه جادویی ساخته "wicked demon" می‌دهد که می‌تواند تا حدودی فهم "کل اندماجی" را آسان کند.
For every little splinter of glass had kept the same power that the whole mirror had.

در کل اندماجی که قبلا در کانال درباره آن مطلبی نوشته شده تاکید می شود که:

با توجه به کل‌بودن حقیقت، هر موقف از دیالکتیک ضروری است و در هر موقف باید درنگ کرد چرا که هریک بشخصه یک شکل منفرد کامل است و هر یک از مواقف دیالکتیک نیز کل است. البته باید توجه داشت که این "بشخصه کل بودن" تنها در پرسپکتیو مطلق دیده میشود و آن هنگامی است که تعیناتش به مثابه یک کل انضمامی دیده می‌شوند یا کل به مثابه یگانة مشروط توسط این تعینات نگریسته می‌شود. يعنی تنها در تحقق کامل کل است که کل بودن هر یک از اجزا نیز دیده می‌شود.
در داستان نیز ابتدا آینه به مثابه یک کل ساخته می‌شود و بعد این آینه در سقوط از آسمان به میلیون ها قسمت تقسیم می‌شود که هر قسمت کارکردی به مثابه کل آینه دارد.

#هگل
#حقیقت
#کل
#دیالکتیک
#هانس_کریسشن_اندرسون

@Fdparizi

کسی به کنه حقیقت نمی رسد بیدل
جهانیان همه یک نارسایی هوشند

#بیدل
#حقیقت

@ Fdparizi

اصل دو

اصل نظری:
حقیقت، در دستان کسی نیست. حقیقت، در اینترسابجکتیویتی و عالمی که در اشتراک افکار و انسان‌هاست ساخته می‌شود. کتب آسمانی بشارت داده اند بر کسی که همه گفته‌ها را می‌شنود و بهترین را بر می‌گزیند.

اصل عملی:
اضربوا الشیء بالشیء فیتولد منه الصواب
تضارب آرا کنید تا امر نیک، متولد شود.
گفت و گو، گفت و شنید، تنها راه رسیدن به حقیقت است. باید گفت و شنید تا در مسیری افتاد که امکان دست‌یابی به حقیقت یا شمه‌ای از آن فراهم شود. این گفتگو می‌تواند با خود(فکر)، با دیگری یا با متن (مطالعه) باشد.
#اصل
#اصول
#حقیقت
#گفتگو
#تضارب_آراء
@Fdparizi

اصل یک

اصل نظری:
حقیقتی هست. فهم من از دنیا، معنای زندگی و معنای مرگ به گونه‌ایست که می‌پندارم ورای همه آنچه زندگی می‌مانیم، چیزی به نام حقیقتِ زندگی یا معنایِ زندگی حضور دارد.

اصل عملی:
گشودگی به روی حقیقت و حقیقت جوئی. حقیقت امری است همواره جوئیدنی. هرگز نباید فکر کرد که به حقیقت دست یافته ایم. همواره باید خود را انسانی در مسیر دید. حقیقت جوئی نقطه مقابل دگم‌اندیشی، جزم‌اندیشی و ایدئولوژی است.

#اصل
#اصول
#حقیقت
#حقیقت‌جوئی
@Fdparizi

زندگی برای من چه معنایی دارد؟

حقیقتی هست. اگر قرار است این حقیقت، بر من آشکار شود، زندگی تنها «امکان»ِ این آشکارشدگی است. با «مرگ»، تمامیِ امکان‌های وجودی و شناختی به پایان می‌رسد.
پس معنای زندگی برای من آشکارشدنِ حقیقت است.
حتی اگر حقیقتی نباشد، فهمِ این‌که حقیقتی نیست، یا آن حقیقت، ابزورد و تهی است نیز، در گرو زیستن و زندگی کردن و پرسیدن است. با مرگ، امکانِ پرسش و طلب نیز از ما گرفته می‌شود. در نتیجه تنها در زندگی است که می‌توان نسبتی با حقیقت یافت. چه آن نسبت، سلبی باشد و چه ایجابی. چه وجودی باشد و چه معرفتی.

#حقیقت
#معنای_زندگی
#مرگ

@Fdparizi

إلهي من كانت حقايقه دعاوي فكيف لا تكون دعاويه دعاوي؟
خدایا کسی که حتی حقیقت گویی هایش ادعا است... چگونه ادعاهایش، ادعا نباشد؟

یاد آن فراز طوفانی از امیر المؤمنين خطاب به کمیل می افتم. آنگاه که کمیل پرسید: ما الحقيقه؟ و امیر المؤمنين پاسخ داد: ما لک و الحقيقه؟
تو را با حقیقت چه کار؟

#عرفه
#حقیقت

@Fdparizi