دیگر نه اصراری به زندگی دارم نه اصراری به مرگ!
یعنی من مردهام! اما اگر قرار باشد زیاد غمگین شوی بلند میشوم با هم صبحانه میخوریم گپ میزنیم بعد هم میروم
سری به خاک دوستانم بزنم برگردم اگر هم حوصلهام نشد
شاید همان دور وُ برها خودم را چال کنم
✽ گروس عبدالملکیان | خانه هنر انتظار ؛