🔰 ریشههای قتل رومینا: فرار دختران، کودکهمسری، ناموسپرستی، کدامیک؟
🖋شیوا پروائی؛ دکترای جامعهشناسی و فرزند تالش
نویسنده نوشتار خود فرزند تالش است. در آن فرهنگ زیسته است و آن را خوب می شناسد. فرزند آن خطه است و دوران کودکی، نوجوانی و جوانی اش را در آن خطه گذرانده و با زیر و بم آن فرهنگ زیسته و دردهای آنها را چشیده است.
فرار دختران در فرهنگ تالشیها یک سنت دیرین است. فرار یک پدیده فرانسلی است که طی چند دهه اخیر در نسلهای مختلف تداوم داشته است؛ نهفقط در بین دختران نسل گذشته یعنی نسل مادربزرگان، مادران و خواهران ما، بلکه حتی در بین دختران دهه هفتادی و امروز در بین رومیناهای دهه هشتادی نیز فرار از خانه به قصد ازدواج دیده میشود. چرا این سنت دیرین همچنان تداوم دارد، جای سوال است! بنظر میرسد تداوم آن برمیگردد به کارکردهای آن در یک جامعه و فرهنگ سنتی.
میتوان گفت فرار دختران برای خودشان و خانوادههایشان یک بازی برد و باخت است. دختران با عمل فرار میتوانند از اقتدار پدر و خانواده پدری بکاهند و با ایجاد فشار به تصمیم فردی خود نائل شوند اما نباید فراموش کرد که با این تصمیم، قدرت چانهزنی آنها از همان اوایل شروع زندگی متأهلی کاهش مییابد.
دختران و پسرانی که فرار میکنند در واقع از ناموسپرستی به نفع خود بهره میبرند چرا که سعی دارند با جریحهدار کردن آبرو و غیرت پدر و دیگر مردان خانواده به هدف خود برسند. در اقدام فرار، پدر اقتدار خود را از دست رفته میبیند و درنهایت به خاطر حفظ آبروی خانوادگی است که مجوز ازدواج میدهد.
فرار دختران برای خانوادهها نیز دارای کارکرد است؛ باورش سخت است اما هستند خانوادههایی که در این بحرانهای اقتصادی و تورمها و ابرتورمها از فرار دختران خود خوشحال میشوند! چرا که این سبک از ازدواج یکی از کمهزینهترین و سهلگیرانهترین نوع ازدواج است. در خانوادههایی که در کشاکش این تلاطمهای اقتصادی، توان خرید جهیزیه، توانایی تأمین مسکن، قدرت برگزاری مراسم عروسی، خرید طلا و دیگر انتظارات مرتبط با ازدواج را ندارند، این سبک از ازدواجها همچنان طرفداران زیادی دارد.
جامعهای که اقتصاد بخش زیادی از خانوادههای آن بر کارگری روزمرد متکی است. هر روز در شغلی بدون هر گونه امنیت شغلی و تضمین سالهای پیری یعنی بیمه بازنشستگی. اگر در گذشته به دامداری و کشاورزی میپرداختند، امروز کمآبی به آنجا هم رسیده و کارگری غلبه یافته است.
برخی دامهای خود را فروختهاند، از جنگلها و ییلاقها به روستاهای اطراف شهر آمدهاند و در باغهای کیوی که روزی شالیزارهای برنج بود، کار میکنند. در انبارها و سردخانههایی که به تازگی تاسیس شده است مشغول شدهاند و به صورت روزمرد کسب معاش میکنند. در چنین جامعهای، این سبک از ازدواجها دارای کارکرد است.
کارکردها و مزایای فرار به قصد ازدواج است که تداوم این سنت را موجب میشود. فرار هم برای پسر و خانواده پسر و هم برای دختر و خانواده پسر دارای کارکرد است اما در این میان بنظر میرسد که در یک جامعه سنتی و توأم با ایدئولوژیهای جنسیتی و فرهنگ مردسالاری، باختهای آن برای دختران و خانوادههایشان بیشتر است چرا که دختران با عمل فرار، غیرت و آبروی خانوادگی خود را نشانه میروند که پیامدهای آن میتواند تا سالیان سال در مسیر زندگیشان حضور داشته باشد.
در فاجعه قتل رومینا، رابطهای شکل گرفته و فراری به قصد ازدواج رخ داده درحالی که پدر خانواده، مخالف این ازدواج است. پدر از سویی، قدرت و اقتدار خود را از دست رفته میبیند اما از سوی دیگر از جانب اقوام نزدیک و دور و حتی همسایگان، برچسب بیآبرویی و بیغیرتی میخورد. او از این برچسبها میهراسد و تلاش میکند تا از آبروی خانوادگی خود پاسداری کند. او با سر بریدن دختر میخواهد داغ ننگ آبروریزی و بیغیرتی را از خود و خانوادهاش بزداید چرا که در این جامعه غیرت، ناموس و آبرو ستایش میشود و همین ناموسپرستی جوامع سنتی موجب میشود هر گونه هنجارشکنی از سوی فرد، مستوجب گناه و مجازات باشد.
🔸 ادامه یادداشت را در Instantview یا لینک زیر بخوانید
🔻 https://engare.net/?p=8448💡 #رسانه شمایید. اگر میپسندید، برای دوستانتان بفرستید.
🌐 شبکه جامعهشناسی علامه
@Atu_Sociology@EngareNet