همانطور که حُب به معدوم [آنکه موجود نیست] تعلق نمیگیرد، شوق نیز صحیح نیست که به حاضر تعلق گیرد، بلکه متعلقش غایبِ غیر مشهود است.
شوق از اوصاف محبت است، لذا دور می شود و باز میگردد و گفته می شود: هر محبی #مشتاق است و هر مشتاقی #محب؛ و آنکس که مشتاق نیست محب نیست و آنکه محب نیست مشتاق نیست.
همانطور که حُب به معدوم [آنکه موجود نیست] تعلق نمیگیرد، شوق نیز صحیح نیست که به حاضر تعلق گیرد، بلکه متعلقش غایبِ غیر مشهود است.
شوق از اوصاف محبت است، لذا دور می شود و باز میگردد و گفته می شود: هر محبی #مشتاق است و هر مشتاقی #محب؛ و آنکس که مشتاق نیست محب نیست و آنکه محب نیست مشتاق نیست.