📝تجربه
#ژاپن در
#ادغام #بانک ها
♦️ژاپن یکی از کشورهایی است که در حال حاضر سه بانک اصلیاش که سه کلانبانک نامیده میشوند، هرکدام حاصل ادغامهای متعدد و حسابشده هستند. اینگونه نبوده است که بانک مرکزی هر دو یا چند بانکی را تشویق به ادغام کند. يكي از ادغامهاي بزرگ كه بزرگترين بانك
ژاپن را تشكيل داده و منجربه تاسيس بانك BTMU شده از ادغام بانكهاي توكيو، ميتسوبيشي و هلدینگ UFJ در سالهای 1996، 2002 و 2006 میلادی بوده است. در سال 1996 زمانی که بسیاری از بانکها و موسسات مالی ژاپنی پس از ترکیدن حباب دارایی در این کشور، در معرض نکول و ورشکستگی بودند، بانک میتسوبیشی و بانک توکیو که هر دو وضعیت سلامت اعتباری مناسبی داشتند، ادغام شدند و بانک توکیو-میتسوبیشی را شکل دادند که در آن زمان از نظر حجم دارایی بزرگترین بانک جهان بود. در سال 2001 بانک تویو وارد مذاکرات ادغام با دو بانک سانوا و توکایی شد و در نهایت این سه بانک با هم ادغام شده و در سال 2002 هلدینگ مالی متحده
ژاپن یا به اختصار UFJ را تشکیل دادند. در ادامه در ژانویه سال 2006 بانک توکیو میتسوبیشی با UFJ ادغام شدند و بانک توکیو- میتسوبیشی UFJ یا به اختصار BTMU را تشکیل دادند که بزرگترین بانک
ژاپن از نظر حجم دارایی و سرمایه بازار است.
♦️توجه داشته باشيم كه ادغام موسسات و شركتها، يك پديده متداول در طول تاريخ نظام مالی بینالمللی بوده و همچنان ادامه دارد و اين روش مزايا و معايب بسياري دارد اما مزاياي آن از معايب آن بيشتر است چراکه با تشكيل بانك و موسسه مالي جديد، طرفین ادغام میتوانند از مزيتهاي نسبي یکدیگر بهره ببرند. مثلا بانك توكيو در بخش مبادلات خارجي داراي توان و مزيت نسبي خوبي بوده است. بانك ميتسوبيشي نيز در بانكداري تجاري، خرده بانكداري در داخل كشور، مزيت نسبي داشته و شبكه گستردهاي از مشتريان و بازارها را در سطح كشور داشته است بنابراین ادغام دو بانك به هر دو امكان تحرك و استفاده بهتر از منابع و داراييها و بازارها را داد و سودآوري را تقويت کرد و آنها را از خطر بحران مالی نجات داد. مهمترين عامل و انگيزه براي ادغام بانكها در
ژاپن، مقابله با بحرانهاي مالي، زيانها و خسارتها و خطر ورشكستگي بانكها در دوره بحران مالي و ركود اقتصادي بوده است تا از خطر ورشكستگي نجات يابند، زيان خود را كاهش دهند و يا سود كم خود را بيشتر كنند. همچنين بانكها با انگيزه بهرهمندي از مزيتهاي نسبي هركدام از طرفین ادغام، حاضر به ادغام ميشوند. بعضی از منتقدان نگران هستند که ادغام بانکها، تعداد بانکها را کاهش داده و بازار بانکی به سمت انحصار چندجانبه کشیده شود. توجه داشته باشيم كه انحصار چندجانبه لزوما بد نيست زيرا بازار انحصار چندجانبه ثابت كرده كه ميتواند با نظارت فعال نهادهای نظارتی، با مديريت کارآمد مدیران بانکی به افزايش رفاه اجتماعی منجر شود. وقتي بانكها به تنهايي عملكرد خوبي ندارند و هزينهها زياد است و در معرض نکول هستند، چارهاي جز ادغام ندارند.
منبع: روزنامه دنیای اقتصاد