.
بدلیل بی عرضگی وکارشکنی ِکوفیان
#نه امام علی و نه امام حسن ( سلام الله علیهما) ، هیچ یک،
موفق به
#فتح شام ونابود کردن معاویه نشدند.....
اما شام نیم قرنِ بعد فتح شد......!
♦️و
#شام! همان شامی بود که ۴۰ سال ازافکار
#امویان وبا
#کینه نسبت به آلِ علی علیهم السلام ،
مسلمانی کرده بودندو
هرگزپیامبرواهل بیت او صلوات اله علیهم را ندیده بودند
❗️معاویه برای کودکانِ شام
#بَرّه های سفیدی هدیه میفرستادو
و پس از انس گرفتنِ کودک بابره ،
یک روز ، مامورانِ سیاه پوشی که خودرا سربازانِ
#علی ، معرفی میکردند میفرستاد
تاهمان
#بره رابدزدندو مثلا برای
#علی ببرند
❗️کودکانی که
#مکارانه ، با بغض ِ مردی بنام ِ
#علی ، بزرگ شده بودند،
حال، شنیده اند که
#حسین فرزندِ همان علیِ مبغوض ومنفور، ازدین خارج شده ( خارجی ) وبر
#امیرالمومنین_یزید❗️خروج کرده و خودکشته شده وخاندانش به اسارت گرفته شده اند.....
پس
#شادی_کنان به مسجد آمده اند تاآنان را ببینند!!!
یزیدنیز خطیبی را برمنبرفرستاده تابه
#علی و
#پسرش_حسین که سالهاست کینه اشان را دردلهاکاشته ، اهانت کند........!
خطیب نیزبرمنبرمیرود ودستوریزید رااطاعت میکند.
واما،امام..!
ازیزید میخواهند تا ایشان نیزبرمنبررفته و سخنرانی کنند.
امایزید ازترس رسواشدن خواهش امام راردمیکند. ولی اصرار دیگران سبب شدکه، برخلاف میلش ، به امام اجازه سخنرانی دهد.
وامام برمنبر رفته وآغاز کردند :
《....ایهاالناس ! اگر مرا نمیشناسیدمعرفی میکنم. ....من فرزند
#مکه و
#مناهستم. من فرزند
#زمزم و
#صفا هستم.
من فرزند
#بهترین_طواف کنندگان هستم.
من فرزندکسی هستم که خدای
#جلیل به او
#وحی کرد.من فرزند کسی هستم که سواربر بُراق به آسمان عروج کرد..... من فرزند
#محمد مصطفی و
#علی مرتضی هستم ........》
وآنقدر ( من ... من ...گفته و خودوخاندانشان را زیبا معرفی نمودند که یزید برای جمع کردن این
#رسوایی، دستور داد
#موذن_اذان بگوید تاکلام امام قطع شود!
💠 موذن ،شروع به اذان کرد. اما به
(اشهد ان
#محمد رسول الله )
که رسید ،امام بانگ برداشتند:
✅ 《 که ای یزید ! این محمد
#جدّ من است، یا
جدِتو
⁉️اگر بگویی
جد توست که همگان میدانند
#دروغ میگویی!
واگر بگویی جدمن است ، پس چرا با اهل و عیال اوچنین
#ظلمی کردی
❗️وهمین کلام امام برای
#تکمیل_رسوایی یزید کافی بود.....
👌صفوف نماز به هم ریخت و شامیانِ پشیمان ،یکی یکی برخاسته ومسجد را ترک کردند وزحماتِ 40ساله ی معاویه بربادرفت...
و یزید مجبور شد ننگ این جنایت رابرگردن عبیدالله انداخته وخود را تبرئه کند و اسیران را بااحترام به مدینه بازگرداند...
واین بود حکایت ِ
#فتح شام توسط خطبه های آتشینِ امام علی بن الحسین سلام الله علیه ...
🌹ثواب نشرباصلواتی نثارآستان شهدا
.