🔷🔸 حالی درون پرده بسی فتنه میرود !
📌به یاد هاله و هدی
🖋احسان شریعتی
🔸ده سال از رویدادِ
جنبش اعتراضی-
مدنی (موسوم از دو سو، به «
جنبش سبز» و «فتنه»)، پیآمد انتخابات ریاستجمهوری سال ۸۸، گذشت. رُخدادی که پس از انقلاب شاید گستردهترین تحرک اجتماعی در کشور ما محسوب میشود، و حتی بهلحاظ فراخی درگیری اقشار اجتماع، وسیعتر از حوادث دههٔ ۶۰، که تنشهای داخلی جامعهٔ سیاسی در آن تا مرز یک جنگ داخلی تمامعیار پیش رفت.
🔹دهها تن از جوانان در این حرکت اعتراضی جان باختند و صدها تن آسیب دیدند: زندانها از معترضان پُر شد، بسیاری از فعالان
مدنی ومطبوعاتی از کشور مهاجرت کردند و..؛ در این اثنا، ملت ما چهرههایی چون هدیصابرها و هالهسحابی ها را از دست داد.
چنین بهای سنگینی را چرا-و-چگونه پرداختیم؟ چه تصویری از کشوری که انقلابی بزرگ علیه دیکتاتوری و وابستگی را ازسرگذرانده بود و از نظام حاکم بر آن، در جهان گزارش شد؟ آیا مسئولیت این حوادث فجیع در ترازوی عدالت و انصاف و در فضایی شفاف و حقیقتجو مورد بررسی قرار گرفت؟ آیا مضمونِ مطالبات این
جنبش و چشماندازهای نظری و شیوهٔ هدایت آن از درون موضوع حلاجی و نقد اصولی و سازندهٔ پژوهندگان تاریخی و کوشندگان سیاسی واقع شد؟
🔸نه! نه نظام حاضر به برپایی یک دادگاه علنی برای قضاوت ملی دربارهٔ عملکرد خود و منتقدانش شد، و در عوض، ترجیح داد با تداوم سیاست حصر و حبس و..، ماجرا را در حالت تعلیق تثبیت کند، و نه اپوزیسیون داخلی نظام به یک جمعبندی منسجم از این رُخداد برای تنظیم و طراحی یک خطمشی اصولی ملی برای حرکت آینده نایل آمد.
🔹در نتیجه، محصولِ و برآیند آن تعلیق و این بلاتکلیفی، برآمدنِ وضعیتِ سومی موسوم به خطِ مصلحتگرایی عملی یا پراگماتیسمِ «اعتدال» در دورهٔ کنونی و در دولت قانونی بود، که در میانهٔ تضادها و در برابر فشار طرفین، ابهامات سیاسی-دیپلماتیک و بحرانهای اجتماعی-اقتصادی فعلی را استمرار میبخشد.
این وضعیت اما به دلایل متعدد آشکار (و در همهٔ ابعادِ حقوقی و اجتماعی و اقتصادی و سیاسی)، نمیتواند مسیری روبه بهبود و بهروزی طی کند. بازبینی در همهٔ ساحات و ابعاد به نیاز روز و ضرورت بقای زندگی جمعی تبدیل شده است. از بخش «فاسد»، خواه در حاکمیت و خواه در جامعه، نمیتوان انتظار تغییر-و-تحول مثبتی داشت. نومیدی به اصلاح این بخش، لازمهٔ امید به نقشآفرینی بخش سالم و جوان کشور ماست. نمادهایی چون «هاله و هدی»، یعنی جوانانی مسلح به نوعی جهانبینی نو و باورمند به ارزشهای استعلایی و آرمانهای فطری، معنوی و توحیدی، و با تکیه بر یک خطمشی
مدنی و خشونتپرهیز، آگاهیبخش و رهاییبخش، این «امید» را نمایندگی خواهند کرد.
🔸وظیفهٔ روشنفکران ملی و مردمی کسب آمادگی برای زمینهسازی، تعمیق و غنابخشی نظری در خدمت این بخش سالم و معطوف به آیندهای بهتر است که بتواند از انباشتِ آگاهی و تجربهٔ تاریخی شکست-و-پیروزیهای گذشتهٔ انقلابها، از مشروطه تا بهمن، و نهضتها، از ملی شدن صنعت نفت در دههٔ سی تا
جنبش مدنی جاری، یک جمعبندی درست در دست داشته باشد و از تکرار اشتباهات و شبهات گذشته اجتناب ورزد.
🔹اخیرا باردیگر شنیدیم که اسکان زندانیان سیاسی-عقیدتی در بند زندانیان عادی و جنایی باز فاجعه آفریده است..، گویی مسئولان این تصمیمات، تنها درسی که از تاریخ آموختهاند این بوده است که بهقول هگل قدرتها و مردمان درسی از تاریخ نمیآموزند !
🔸در هر حال، فجایع گذشته را برخی «نه خواهند بخشید و نه فراموش خواهند کرد». برخی «میبخشند، اما فراموش نمیکنند». برخی که بیشترند، هم می بخشند و هم فراموش میکنند. و أسفبارتر آنهایی اند که فراموش میکنند، اما نمیبخشند! اینها که اکثریت را تشکیل میدهند، همه را به یکسان مقصر میانگارند و «همگنان» را مسئول میپندارند و حتی بدتر، بهجای مسئولان، قربانیان را مسبب مشکلات موجود میدانند: مانند آن جوانی که روزی در مترو جایش را به سالمندی نمیداد و در توجیه رفتار خود میگفت: مگر شما نبودید که بهپا خاستید؟ (انقلاب کردید => پس همچنان سرپا بایستید!)
#جنبش_مدنی#سال_۸۸#یادداشت #احسان_شریعتی✅ @Dr_ehsanshariati