View in Telegram
در زبان
#در_کتاب
به آن‌هایی که برای سوال «چطوری؟/چه مرگته؟» پاسخی ندارند: ~ در درونم حسی نزدیک به درد، اما به شکلی وصف‌ناپذیر متفاوت با آن، داشتم. این موضوع باعث می‌شود که دوباره به طبیعت مرموز این آشفتگی بپردازم. واژه‌ی «وصف‌ناپذیر» را اتفاقی ننوشتم، چرا که با تأکید می‌گویم که اگر این درد به‌سادگی قابل وصف بود، افراد بی‌شماری که گرفتار این بیماری باستانی‌اند، می‌توانستند با خاطری جمع بخشی از ابعاد عذابشان را برای دوستان و نزدیکان (و حتی پزشکشان) آشکار کنند و شاید درک متقابلی را، که فقدانش همواره احساس شده، به وجود آورند. چنین عدم درکی معمولاً از فقدان همدردی نیست، بلکه از ناتوانی افراد سالم در تصور شکل عذابی ناشی می‌شود که با زندگی هر روزینه‌ی او کاملاً بیگانه است. برای خود من این درد چیزی شبیه شبیه غرق‌شدن در آب و خفگی است _ ولی حتی این تصویر هم نارساست. ~ بخش اول ظلمت آشکار: خاطرات افسردگی، ویلیام استایرن، افشین رضاپور، نشر ماهی ~ + نگاه کنید به: نامه کافکا به میلنا
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Find friends or serious relationships easily