👁🎺🎤🎧🚦🎙🖨📲#سهشنبه_مقاله_دبستانک♦️ #جایزه - ۱
@dabestanakهرکس این نوشتهی مرا بخواند برندهی جایزههای نفیسی از جمله یک خانه و چند ماشین سواری خواهد شد!
به نظر شما چطور است؟
خوب است که برای هر چیزی به آدم جایزه بدهند؟
این کار کم و بیش در جامعه ی ما رایج و به نسبت قدیمی است.
🔺 شانس دراز و شانس کوتاه!
از نیم سدهی پیش به یاد دارم که بعضی تولید کنندگان کالاها و خدمتها برای آن که مشتریان بیشتری دست و پا کنند، با آب و تاب بسیار اعلان میکردند که به مشتریان خوشبختشان جایزه خواهند داد.
ممکن بود بخت مشتریان از زیر تشتک سر بطری نوشابه باز شود یا سند خوشبختیشان به شکل کاغذ کوچکی در پودر لباسشویی نهان شده باشد. نتیجه چه بود؟ اینکه بسیاری مشتریان برای لذتبردن از مزهی فلان نوشابه آن را نمی خریدند یا برای بهتر پاکشدن لباسهایشان بهمان پودر را تهیه نمیکردند، بلکه به امید جایزهای مفت بودند.
اصلا آزمایش بخت و اقبال کاری تفریحی بود. در کنار مدرسهی ابتدایی ما دستفروشانی با وسایل کاملا غیر بهداشتی می نشستند و آب نبات کشدار میلهای درازی را به شکل حلزونی در سینی شان پهن میکردند که نام آن شانسی بود. دانش آموزی که صبح چند قران از خانواده گرفته بود و برنامه ریزی می کرد که با آن پول اندک بیشترین لذت را از زندگی ببرد. یکی از آن سکههای نیکلی را به فروشنده میداد تا ببیند شانسش چقدر دراز است! فروشنده سر آن آب نبات میلهای را میگرفت و از روی سینی بلند میکرد. اگر بخت با دانش آموز یار بود، میله پاره نمیشد و آبنبات بسیار بلندی در اختیارش قرار میگرفت. اما معمولا شانس یاری نمیکرد و میله در همان اول کار پاره میشد.
🔺 انصاف گمشدهی بازار
امروزه هنوز تب و تاب جایزه کاهش پیدا نکرده است. حتی اگر در روزگاران پیش، انصافی بود و فروشنده اعلان میکرد که شاید خریدار یکی از افراد خوشبختی باشد که جایزه را به دست آورد، امروز تبلیغگران حتی استثنایی میان خریداران نمیگذارند و با شجاعت می گویند این را بخر و آن را ببر.
من متاسفانه دسترسی به آمار ندارم و نمی خواهم داشته باشم، چون میترسم ببینم آمار کسانی که به این تبلیغها گرایش نشان میدهند خیلی بالاست. تحمل چنان نتیجهای روحیه از بنیهی ضعیف من بر نمیآید.
🔺 از خود درخت است
شاید نشود تبلیغگران را ملامت کرد که چرا تبلیغ می کنید؟
چرا به جای این که از خوبیها و تاثیر مثبت کالای خود برای مشتریان حرف بزنید، از بزرگی جایزهای صحبت میکنید که قرار است به چند نفر بدهید؟
نمی شود آنان را ملامت کرد چون میدانیم در دنیای مصرفگرای امروز، رقابت تولید کنندگان هر چیزی که به عقل ما میرسد بسیار بالا و حساس است و کوچکترین عقب افتادنی شاید به معنای گیر کردن در ته صف و جا ماندن از مسابقهی بازار یابی باشد.
اما می توانیم به خودمان هشدار دهیم و بگوییم چرا ما باید دنبال بدست آوردن چیز مفت کار نکرده باشیم؟ آیا فروشنده عاشق رفتار و کردار ما شده که میخواهد به ما جایزه بدهد؟
آیا بهتر است ما جنسی را که آزموده ایم و می دانیم کیفیت خوبی دارد، فراموش کنیم و جنس دیگری را فقط به این امید انتخاب کنیم که شاید برندهی جایزه اش بشویم؟
🔺 غیبیها و زودباوران
من در دهها سال اخیر دیدهام که بسیاری از کسانی که ضرر مادی کردهاند، به نوعی در پی سود بیشتر بدون انجام کار مهمتر بودهاند. یکی به آنها گفته است پولتان را به من بدهید تا من دو برابر سود بانکها به شما سود بدهم. دادهاند. پس از مدتی آن شخص خیراندیش نیکوکار با همهی پولها ناپدید شده است. یکی گفته است من برایتان از فلان کشور همسایه بهمان لوازم خانگی را به نصف قیمت بازار فراهم میکنم. بعد با پولهای دریافتی و لوازم خانگی و اسم و رسم خود از صفحهی روزگار محو شده است.
البته انتخاب و خرید اجناس جایزهدار مثل دادن پول و سرمایه به افراد غیبشونده نیست اما به نظرم آن روحیهای که به امید مال یا پولی مفت در چنین دامهایی می افتد، روحیهای ضعیف است و صاحبش بیشتر باید نگران آن باشد که در دنیای پیچیده و غیر دوستانهی امروزی، چطور میتواند با چنان روحیهای از زندگی لذت ببرد و شاهد موفقیتهایش باشد و طعم خوشیهای زود گذر اما به یاد ماندنی را بچشد.
(ادامه دارد)
#کورس_ضیایی#خبر #ویروس #آگاهی #گمراهی #هشیاری#سهشنبه_مقاله_دبستانک👁🎺🎤🎧🚦🎙🖨📲@dabestanak