اگر توی این مدت منتالی برای من باقی مونده، همهاش از صدقهسر پاستیلترشهاییه که دارم خودم رو باهاشون خفه میکنم؛ بهخصوص اون لولهایهای رنگینکمونیاش. تقریباً هفتهی پیش، شایدم دو هفته پیش بود که تازه موهام رو کوتاه کرده بودم و آندرکات زده بودم، اون کت چرمی که بهم حس زره جنگی میده رو پوشیده بودم برم سر کلاس، توی راه که پیاده میرفتم هم TMA گوش میدادم که خب، ژانرش ترسناکه. بعد در این حین یک بسته پاستیل ترش رنگینکمونی با طرح پو روی بستهاش هم دستم بود.