یک
#خاطره از
نلسون #ماندلا !
یک روز که
#ریاست جمهوری آفریقای جنوبي بود برای نهار خوردن با همراهان به یک
#رستوران میرود.
از روی
#میز بزرگی که نشسته اند نگاه میکند به گوشه رستوران میبینید یک
#نفر نشسته و رو از آنها میگیرد.
به یکی از
#محافظین میگوید بروید او را به میز ما دعوت کنید.
طرف می آید با
#شرمندگی عرض ادب میکند و
#نهار را با رییس جمهوری صرف میکند.
پس از آنکه از
#رستوران خارج میشوند یکی از دوستان به ماندلا اصرار میکند که این
#شخص کی بود که شما فقط او را دعوت کردید .
در جواب گفت این
#نگهبان زندان سلول من بود که هر گاه زیاد
#تشنه بوده و درخواست آب میکردم بجای آب ، شلوار خود را پایین آورده و از پنجره سلول بر من
#ادرار میکرد.
آن همراه خیلی
#عصبانی میشود.
وقتی میگوید چرا او را دعوت کرده.
#نلسون جواب میدهد دیدم ما وقتی به رستوران وارد شدیم آن شخص بسیار
#شرمنده و با ترس نشسته ودر ذهن خود فکر کرد حالا که او را دیده شاید بفکر
#انتقام از کارهای گذشته او باشم.
خواستم به او اطمینان دهم که
#انقلاب ما به قصد
#انتقام جویی نیامده .
@Boroujerdia_94 👈