در کوچه پس کوچه های تنهایی، در کوچه هایی که جنس گِل دیوارهایش از غم است، دیگر از بن بست بودن کوچه، سخن مگو!
کوچه...عجب واژه ای!
کلمه ای که حرف ها، پشتش خوابیده است و درد ها پشتش نشسته.
تک تک حروف کوچه برای من، تعبیری دارد.
▪️حرف ک، مرا یاد کوردلانی میاندازد که به ظاهر چشمانشان باز بود، اما فی الواقع چشمانِ دل شان را بر تمامی حقایقی که پیرامونشان رخ میداد، بسته بودند، به همین راحتی! به همین سادگی! خود را بی طرف و بی تفاوت معرفی کردند که اگر آنان بی طرف نبودند، شاید سرنوشت تاریخ به گونه ای دیگر رقم میخورد.
▪️اما حرف واو یادآور وقاحت است، چنین کاری که آن گرگان بیابان کردند، «نه در سلسله انبیا و نه اوصیاء و نه در سلسله زمامداران و پادشاهان کافر و یا پادشاهانی که به قساوت قلب و ستم معروف بودند، انجام ندادند، بدین صورت که هرکس از بیعت با آنان تخلف ورزید و تبعیت نکرد، علاوه بر تهدید به کشتن و ضرب و جرح، آنان را به آتش بکشد.¹»
حال بماند که آن کس، یگانه دختر رسول خاتم و بانوی بانوان دو جهان باشد!
▪️و اما حرف چ مرا یادآور چشمانی پر کینه ز بدر و حنین و خیبر است.
آه چه غریبانه و مظلومانه کینه های قدیم و غدیر لابهلای آتش و هیزم ها، تبدیل به خاکستر و دود شد.
▪️و در آخر حرف هاء این حجم بیشرمی را پایان میدهد، هیزم!
همان آتشی که در آن هیزم ها روشن شد و سوخت، از رخ درخشنده
ترین بانوی جهان زهرای مرضیه، شرمسار بود، اما آن غاصبان درنده خوی بدونِ هیچ اِبائی دست به این جنایت هولناک زدند!!
گویا غریبی و بی کسی در این
خاندان موروثی است.
حال، در این روزگار، پس از گذشت قرن ها از آن فاجعه.
فرزندِ همان بانوی غریب و
مظلوم که امام ماست اکنون در غربت و تنهایی به سر می برد...
اینک ماییم و مظلومیت و یاری امام غریب مان...
1_قسمتی از سخن مرحوم سید بن طاووس به فرزندش (کشف المهجه لثمره المهجه ۶۷)
#دلنوشته#کوچه#فاطمیه#مظلوم_ترین_خاندان#تلخ_ترین_فاجعه_روزگار@booyenarges_atre_yass