بوی نرگس عطر یاس شیعیان مقیم آمریکا

#محرم
Channel
Logo of the Telegram channel بوی نرگس عطر یاس شیعیان مقیم آمریکا
@BooyeNarges_atre_YassPromote
9.83K
subscribers
8.68K
photos
4.5K
videos
2.51K
links
ماشیعیان مقیم امریکا هر جاى جهان باشيم با توسل و تمسك به مولای غريب‌مان، صاحب الزمان ارواحنافداه، بى‌هيچ وابستگى ، معارف ناب اهل‌البيت عليهم‌السلام را منتشر مى‌كنيم تا كام تشنگان را از زلال آن بهره‌مند سازیم تماس باما @Noore_Fatima @MR.MS
Gham-e Saqqa
HamidReza Maghsoodi
غم سقا

با صدای: حمید رضا مقصودی


تنظیم : مسعود بقائی
میکس و مسترینگ : حسن پورمحمدی

ضبط : استودیو نوریاس

با تشکر از : مهدی شکارچی و استودیو تاک

#محرم

@BooyeNarges_atre_Yass
✍🏻 خاطره‌ی مهدوی


3⃣1⃣1⃣ ثواب نوکری!


هر سال ثواب نوکری به سالار شهیدان علیه‌السّلام را به امام زمان علیه‌السّلام تقدیم می‌کنم و امسال نیز از این قاعده مستثنی نبود. آن شب غذاهای اضافه‌ی هیئت را به من سپردند تا بین مردم تقسیم کنم.

در خیابان اندرزگو ماشین ون پلیس را دیدم و تصمیم گرفتم چندتایی از غذاهای نذری را به پلیس‌هایی بدهم که امنیت این شب‌های محرم را تأمین می‌کنند. با غذاها جلو رفتم و بعد از خوش و بش با فرمانده و راننده و مأمورین، متوجّه شدم که  سه دختر در ونِ پلیس بازداشت هستند.
از فرمانده پرسیدم که آیا اجازه می‌دهد به بازداشت‌شدگان نیز غذای نذری بدهم؟
فرمانده با تردید پرسید:
برای بازداشتی‌ها!؟
و بعد ادامه داد:
البته من جرأت ندارم جلوی نذر سیّدالشهدا را بگیرم!

در حالی که غذا را به دست بازداشتی‌ها می‌دادم، ترس را در چهره‌ی هر سه نفرشان دیدم.
به آن‌ها گفتم:
به امام حسین علیه‌السّلام توسّل کنید و با ایشان نذر و عهد کنید، انشاءالله مشکل حل بشود!

از فرمانده تشکّر کردم و وقتی مطمئن شدم جرم آن سه دختر، بدحجابی بوده، خودم را معرّفی کردم. فرمانده که متوجّه شد من دکتر روانشناس هستم، احترام بیشتری کرد و خنده‌ی توأم با تقدیر، تحویلم داد و گفت:
آقای دکتر! شما چرا؟ پخش غذای نذری که در شأن شما نیست!
من هم با لبخند پاسخش را دادم و گفتم:
مگر ما دل نداریم فرمانده؟
و لازم دیدم که یادآور شوم که ارادت به سیّد شهیدان، دکتر و غیر دکتر ندارد! و گفتم که چند سال است که در چنین روزهایی مسئول چای هیئت هستم و به هیچ وجه این مقام را به دیگری واگذار نمی‌کنم!

فرمانده با شرمندگی رویم را بوسید و عذر خواست! من هم از زحمات او و همکارانش تشکّر کردم و درخواست کردم که اگر این سه دختر، جرم قابل توجّهی ندارند، به برکت امام حسین علیه‌السّلام آن‌ها را آزاد کند و گفتم:
بخشش برای این دختران که به نظر می‌رسد اولین بار است که در چنین شرایطی قرار دارند، بسیار کارسازتر از بردنشان به بازداشتگاه است.
فرمانده با کمی مکث پیشنهاد من را پذیرفت و گفت:
به دانش شما و بیشتر به نوکری‌تان در بارگاه امام حسین احترام می‌گذارم و آن‌ها را به امام حسین علیه‌السّلام بخشیدم!

از فرمانده تشکّر کردم و اجازه گرفتم با دختران، کمی صحبت کنم. خودم و شغلم را معرّفی کردم و گفتم که چند روز در سال را نذر امام حسین علیه‌السّلام کرده‌ام و در هیئت، چای می‌ریزم! به آن‌ها گفتم که بیشتر برای پیشرفت علمی بکوشند و قبل از این که ذهنشان درگیر مسائل کوچک باشد، به این فکر کنند که چگونه می‌توانند به کشور و مردم خدمت کنند و در نهایت گفتم:
شما امشب به صورت بسیار اتفاقی و به برکت غذای امام حسین علیه‌السّلام آزاد شدید و به آن‌ها پیشنهاد دادم به یمن این اتفاق خوب، نذر کنند تا کاری برای امام حسین علیه‌السّلام انجام دهند.

یکی از دختران با چشمانی مملو از اشک شوق، گفت:
آمده بودیم برای غذای نذری! امّا ....... و هرگز فکر نمی‌کردیم در بازداشت، مهمان امام حسین شویم و به برکت غذای نذری آزاد شویم. آقای دکتر! ما قولمان با امام حسین را فراموش نمی‌کنیم!

بهزاد فیروزمنش، بازنویسی خاطره‌ی دکتر فیروزمنش


مطالب مشابه 🔍 : #خاطره #تبلیغ #محرم

http://t.center/nikoosokhan
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📜«السلام علی الراس المرفوع»
روضه‌ی عاشورا

📍دکتر محمد دولتی

با حال مناسب ببینید


#محرم #سیدالشهداء #روضه

رواسی_پلاس | اینستاگرام | سایت | تلگرام

@rawasi_plus


@BooyeNarges_atre_Yass
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ
وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ



#علی_فانی


به نام نامی سر، بسمه تعالی سر
بلند مرتبه پیکر، بلند بالا سر

قسم به معنی لایمکن الفرار از عشق
که پر شده است جهان، از حسین سرتاسر

▪️سروده سید حمیدرضا
#برقعى
▪️
#محرم

@BooyeNarges_atre_Yass
˹﷽˼


امام باقر علیه السلام:

روز عاشورا این‌طور به هم تسلیت بگویید:

«أعْظَمَ اللَّهُ أُجُورَنَا بِمُصَابِنَا بِالْحُسَيْنِ وَ جَعَلَنَا وَ إِيَّاكُمْ مِنَ الطَّالِبِينَ بِثَأْرِهِ مَعَ وَلِيِّهِ‏ الْإِمَامِ الْمَهْدِيِّ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ»

خداوند اجر ما را در مصیبت امام حسین علیه السلام زیاد گرداند و ما و شما را از خون‌خواهان او در رکاب حضرت مهدی علیه السلام قرار دهد.

منبع: مصباح المتهجد جلد ۲ صفحه‌ی ۷۷۳.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
˼اللّٰھُمَ‌عجلْ‌لِّوَلیڪَ‌الفࢪَج˹
|
#محرم
|
#عاشورا

@booyeNarges_atre_Yass
مادر آمد
حاج علی برادران
مادر آمد
باصدای: حاج علی برادران
آوا: مهدی نجفی
مدیر تولید: علیرضا پورمشیر
تنظیم: سید شهاب الدین شوشتری


به اهتمام حسینیه‌‌‌ی آل‌ یاسین
۱۴۰۰شمسی - محرم ۱۴۴۳قمری
...
#محرم #امام_حسین
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
فراموشی!
حکایتی شنیدنی
📌کاری از گروه فرهنگی هنری شاهراه
🎙محمدحسین #فیضی

#امام_حسین علیه‌السلام
#محرم

@BooyeNarges_atre_Yass
Album14.com
Ali Fani
"گل هاي من"
قطعه اي پيرامون طفلان حضرت زينب سلام الله عليها در كربلا

با صداي علي فاني
تنظيم : مسعود بقايي

#محرم

@BooyeNarges_atre_Yass
"حقایق ناگفته"



«امان از این جماعتِ پ...!»

نگاهم از دهانش به بیرون از پنجره ماشین لغزید،😒 ذهنم امّا حول او دور می خورد.
بعد از سالها به ایران برگشته بود. رفیق دوره دبیرستانم را می گویم. دیپلمه رفته بود، دکتر برگشته بود👨‍🎓... عقیده داشت بیش از مذهبیون به فضای مطالب اعتقادی و ... تسلّط دارد. به دنبال وقت و مناسبتی نبود، به هر تق و توقی زبان به مباحث انتقادی می گشود و در میانه روشنگری هایش، مطالب دینی هم طبیعتا بی نصیب نبود. علی الخصوص که دهه محرم بود. سخنش عمدتا حول موضوع «شور و شعور حسینی» می چرخید. از رابطه ای شبه الاکلنگی بین آن دو سخن می گفت؛ به این معنا که هر چه بر شور حسینی افزوده شود، پس لابد از شعور حسینی کاسته شده است... و امان از این جماعت پر شور خالی از شعور !!
به گمانم من را می گفت نارفیق😕
من هم که چند تا کتاب خوانده بودم 📚و پای چند منبر نشسته بودم، مدّعی وار جلویش در می آمدم که: «شور و شعور از دو جنس ناهمگون اند، که هر کدام را می توان از دکّانی خرید و گونه گون کنار هم گذارد و این اجتماع زیبا را به تماشا نشست...»
حالا این که بحث مان چگونه پیش می رفت، فرقی نمی کند، مهم این است که هیچ کدام مان ذرّه ای موضعمان را تغییر نمی دادیم.😆

القصّه، با هم در بعضی مجالس حسینی هم شرکت می کردیم...🏴
یک شب به تور سخنران فاضل اهل دلی افتادیم.🎤آنقدر از صفات و مقامات و حکایات امام حسین ع گفت که همه را محو آن همه شکوه و زیبایی کرد. لا به لای سخنرانی متوجّه حالت رفیقم شدم. اشک هایش، مثل آبی که در پس فشار ریخته نشدن، روزنی پیداکرده، بیرون می جهد، بی صدا فرومی ریخت. پس از آن، با شروع ذکر مصیبت، حال دوستم نگفتنی بود. گذشت و من بر خلاف عادت مچ گیری های رفیقانه مان هیچ نگفتم. خداحافظی کردیم و هر کدام راهمان را گرفتیم. 🚶🏻قدم زنان در طول خیابان می رفتم و نگاهم با سماجت، پرچم سرخ رنگی را که در فاصله های دور در باد تکان می خورد، دنبال می کرد. 🚩
به آن چه شنیده بودم، می اندیشیدم، به این که علامت بارز عقل و شعور، ایمان و بندگی خداست، به عظمت بنده ای چون حسین ع، به دنیایی که مواجهه پست ترین را با عظیم ترین بر می تابد، به ... صدای پیامک بر رشته افکارم نواخت. رفیقم بود، نوشته بود:
«تا پشیمان نشدم: به گمانم شور می تواند از جنس شعور باشد، می تواند مولود و فرزند حقیقی شعور باشد.»
بار دگر نگاهم را به پرچم که حالا نزدیک تر شده بود، قلاب کردم. پرده کشسان اشک را دریدم و پرچم سرخ را خواندم:

🚩«ان لقتل الحسین حرارة فی قلوب المومنین لن تبرد ابدا»🚩
💔برای شهادت حسین ع در قلب های مومنین، شور و حرارتی است، که هرگز سرد نمی شود.💔
#عاشورا
#محرم
#عزاداری
#شور_حسینی
#شعور_حسینی

@BooyeNarges_atre_Yass
یک لحظه بی تو فکر آسایش نکردم
پنجاه سال است از تو یک خواهش نکردم
 
یک عمر روی حرف تو چیزی نگفتم
این بار می‌خواهم به پای تو بیفتم
 
کم خون دل خوردم برای غصه‌‌هایت؟
آیا مگر بد خواهری بودم برایت؟
 
این سال‌ها کم خواهری کردم برادر؟
در حق تو کم مادری کردم برادر؟
 
ای وای اگر کشته شوی و زنده باشم
راضی نشو که پیش تو شرمنده باشم
 
جانت سلامت! جان من قابل ندارد
آیا مگر که خواهر تو دل ندارد؟
 
قربانی آوردم برای تو، نگو نه
باید بمیرم من به جای تو نگو نه
 
بی تو دو عالم را نمی‌خواهم عزیزم
فرزند‌هایم را نمی‌خواهم عزیزم
 
شیر مرا خوردند، هردو شیر مردند
من راضی‌ام کشته شوند و برنگردند
 
فرزند‌هایم تیغ تیز آبدارند
این دو برای تو شبیه ذوالفقارند
 
اینها نگهبان حریم اهل بیت‌اند
پروردۀ دست کریم اهل بیت‌اند
 
اینها اگر در کربلا هستند امروز
سرباز‌‌های مجتبی هستند امروز
 
من که به غیر تو دگر چیزی ندارم
باور کن از این بیشتر چیزی ندارم
 
دنیا برایم بی تو آرامش ندارد
جز تو برایم هیچکس ارزش ندارد
 
ای کاش می‌رفتند زیر سم مرکب
تا پیکرت سالم بماند جان زینب
  
ای کاش می‌شد ختم کرد این قائله را
ای کاش می‌کشتند شمر و حرمله را
 
جای تو آنها کاش در گودال باشند
پیش تو وقت غارت اموال باشند
 

شب چهارم #محرم
#امام_حسين علیه‌السلام
#حضرت_زینب سلام‌الله‌علیها
#آرش_برارى

@BooyeNarges_atre_Yass
Audio
💠اَینَ الطالبُ بدمِ المقتولِ بکربلاء
🎧 امید روشن بین
😭🕊😭🕊😭🕊
#انتظار
#محرم_١٤٣٩
@BooyeNarges_atre_Yass
More