بوی نرگس عطر یاس شیعیان مقیم آمریکا

#رد_قلم
Channel
Logo of the Telegram channel بوی نرگس عطر یاس شیعیان مقیم آمریکا
@BooyeNarges_atre_YassPromote
9.83K
subscribers
8.68K
photos
4.5K
videos
2.51K
links
ماشیعیان مقیم امریکا هر جاى جهان باشيم با توسل و تمسك به مولای غريب‌مان، صاحب الزمان ارواحنافداه، بى‌هيچ وابستگى ، معارف ناب اهل‌البيت عليهم‌السلام را منتشر مى‌كنيم تا كام تشنگان را از زلال آن بهره‌مند سازیم تماس باما @Noore_Fatima @MR.MS
خدا نکند آدم کارش گیر کند.
هی تلفن را در دست می‌چرخاند که به کی زنگ‌بزنم؟ چه کسی را بگیرم فعلا پولش را نخواهد، سودش را نگیرد، به رویم نیاورد؟

بالاخره شاید، رفیقی پیدا شد یا حتی غریبه‌ای که تعریفش را شنیده است. گوشی را برمی‌دارد و به آن فرد مهربان زنگ می‌زند.
آن کریم می‌گوید: "چقدر می‌خواهی؟" و صدایت می‌لرزد و می‌گویی چقدر، اگر با انصاف باشی دروغ نمی‌گویی، اگر اهل جبران باشی می‌گویی: "پس می‌دهم." فرض کن پس دادی.
فرض کن جبران شد. طرف آبروی تو را خریده، هر چه بدهی که صاف نمی‌شود. ولی تو تلاشت را کردی و او این را می‌داند.🌱

♦️یک روز یک نفر بی‌چیز شد، در مسجد سراغ عبدالله بن عمر رفت و گفت پولی بده تا مشکلم حل شود، پنج درهم به او داد. مرد گفت: "این مقدار دردم دوا نمی‌کند." کسی معرفی کن تا حاجتم بدهد. عبدالله کنج مسجد را نشان داد و گفت: "پیش آن دو جوانمرد برو." مرد رفت و طلب کرد. مردی که برادر بزرگتر بود فرمود: "سوال شایسته نیست مگر در فقری که به ذلت کشاند، در بدهکاری سنگین و در خون بها. مرد گفت: حاجتم از این سه است.

برادر بزرگ نامش حسن بن علی علیه‌السلام بود. نپرسید کدام؟ نپرسید جبران می‌کنی یا نه؟ نخواست به اِزای‌ش کاری کند و مرد می‌دانست هر چه کند جبران نمی‌شود. امام صد دینار به او داد و برادرش حسین بن علی (ع) نود و نه دینار چون خوش نداشت در بخشش و عطا مانند حسن (ع) باشد.🌱

🔸آدم‌هایی که در پی جبران خطا در پیشگاه خدایند. شبیه آدم‌هایی هستند که در پی جبران کرم، پیش کریم‌اند. اگر به تو خانه دهند و تو در عوض باغچه‌اش را آب دهی، به خیالت جبران کرده‌ای؟
خدا هم به وقت بندگی ما می‌گوید: رفتارش را اصلاح کرد، یعنی خواست جبران کند، ولی نمی‌تواند، پس من به فضلم فراموش می‌کنم.

روزی پسر ارشد علی بن ابیطالب (ع) کفش بخشید و پا برهنه به خانه برگشت. جبران پا برهنگی آدمی را که شهری می‌شناسند، کدام دل پا برهنه ما می‌تواند بدهد؟

انگار خدا و بنده کریمش حسن (ع)، در اوج اشتباه‌ها و کوچکی ما، چک سفید امضا می‌کشند به دل‌مان، نه به عمل‌مان.
همین است که مولایمان حسن (ع) فرمود:
"کسی که در دلش هوایی جز خشنودی خدا نباشد. من ضمانت می‌کنم خدا دعایش را مستجاب می‌کند"
اعمال ما جبران نیست ولی امیدمان به بخشش و کرم آن بالایی‌ست.

میلاد آن بنده‌ی شجاع و غریب و مهربان و
کریم خدا مبارک #حسن_بن_علی_المجتبی (ع) مبارک

#ابوحمزه_ثمالی🌹
#هر_روز_از_توست
به قلمِ: ب.نظری‌منش #رد_قلم

@booyeNarges_atre_Yass
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📌اینجا جهان است.
جهان تشیع
صدای سوزناکی شنیده می شود!
"به افق فاطمیه نزدیک می شویم"
افقی که در آن خورشید غروب خواهد کرد و آسمان ز تاریکی جهان به چاه پناه خواهد برد.
آری به افق فاطمیه نزدیک می شویم
به افقی که فریاد می زند: چقدر داغ خورشید به دل آسمان طولانی شده!

اگر نمی دانید از چاه بپرسید!

داغ خورشید یعنی
ای آخرین ستاره آسمان علی (ع)
دیگر وقت
ظهور به افق فاطمیه است...

#سلام ای ستاره ی دنبال راه

✍🏻ب.نظری منش #رد_قلم
"خدا به گمون بندشه"

چند سال پیش بود؛
جایی شنیدم، پسری به مادرش شکایت می برد که انگار خدا صدایم را نمی شنود.
مادرش گفت: اینطور نگو مادر، خدا به گمون بندشه.
اولش عجیب بود. به نظرم‌ مفهمومی نداشت.
کم کم آدم هایی را دیدم که در هر شرایطی نا‌ امید نمی شوند چون باور دارند خدا صابر است عادل است و مهربان.
دیدم چگونه مهربانند، عادلند و صبور!
مردمی را دیدم که خدا را ندیده می گیرند و کارها بیشتر از بیش درهم می تند.
نه اینکه هرکس خدا را باور داشت مسلمان بود. یا هرکس خدا را نداشت
نا مسلمان.
که چه بسیارند معکوس آن!
حرف و کلام چیز دیگری است، بحث امید است. همانطور که در قرآن فرمود:
"کسانی که به آیات خدا و دیدار او کافر شدند، از رحمت من ناامیدند و برای آنها عذابی دردناک است."

بحث کفر است به خدای این سحرگاهان.
کافران خدا را نمی بینند. و اگر نا امید شوی، بر خدا کافری!
از خدا نا امید نشوید حتی اگر جز سیاهی افقی نیست، کربلا را اگر در تاریخ بخوانید جز کشتار و غم چیزی نیست.
ولی زنی در آن کشتار جز زیبایی ندید، او خدا را زیبا می دید و امید داشت؛ زیرا می دانست؛
خدا یعنی امید و امید یعنی خدا!
آخر کربلا چه شد؟ به راستی که ماند و که رفت؟

نمی توان نا امید باشی و باور به خدا و امامش داشته باشی.
سلام امروز را هدیه می کنم به مردی که از او صبر را در این فصل انتظار به ارث برده ایم.
یادتان باشد؛
"خدا به گمون بندشه"
گمان ببرید که آن مرد آمدنیست! امید داشته باشید.
خدا را چه دیدی؛
شاید این نماز عید را با او اقامه کردیم.

#سلام آخرین امام
#امام_عصر علیه السلام
#رد_قلم
🖋ب.نظری منش
السلام علیک یا صاحب الزمان

بلد نیستم منتظرت باشم.
من فهمیده ام بلدی میخواهد.
چطور اگر بعد تاریکی شب، خورشید طلوع نکند. تمام خیالاتم بهم می‌ریزد؟
چطور این روزها منتظرم از جایی واکسنی سر برسد و باز بتوانم با خیال راحت لااقل در شهر نفس بکشم؟

چطور بلدم طبق هر قانون طبیعی بعد هر عمل، عکس العمل بخواهم؟
ولی من بودنت را لزوم قوانین نمی‌دانم.
قانون اصلی نمیدانم.
همین است که بلد نیستم منتظرت باشم.
بلد نیستم فهمیدن این درس ساده را، که نفس بی تو آسوده بالا نخواهد آمد.

من بلد نیستم و شما آموزگار خوبی هستی...

#سلام آموزگار لازمم
✍🏻ب.نظری منش #رد_قلم

@BooyeNarges_atre_Yass
یک همسایه داشتیم، ریخت و اوضاع درست حسابی نداشت. نه کفشش با پیرهنش می‌خوند نه بوی ادکلنتش هوش از سرت می‌برد. نه موهاش برق ژل و خوش فرمی سشوار داشت.‌

قیافشم معمولی بود، یا حداقل من یادمه هیچوقت تو چشم کسی نبود که بگن خشگله، ولی هر جا می‌رفت حال همه خوب بود. نمی‌خواست حرفی بزنه، نگاش که می‌کردی دلت وا می‌شد.

اگه توی یک جمع بود ناخواسته می‌فهمیدی فرق داره. همیشه برام سوال بود چی داره که من اینجوری محوش می‌شم.

یک دفعه پشت پیشخون مغازه‌اش سر سجاده دیدمش، داشت تو خلوتش با خداش حرف می‌زد.

فکر کنم همین بود، زشتی این دنیا رو به زیبایی خدا می‌فروخت.

میگن عاشق رنگی از معشوقش می‌گیره، این بنده خدام، رنگ خداییش زیباش می‌کرد.

آخه هر چی به خالق برسه دیگه به چشم مخلوق که زشت نمیشه.

دعاى #ابوحمزه_ثمالى
ماه مبارك #رمضان
✍🏻ب.نظری منش #رد_قلم

@BooyeNarges_atre_Yass
روز ششم است.
شش دانگ دلم را اگر تو خریدار شوی. در عوض آنگه که نگاهم قفل شود به آن شش گوشه‌ای که دنج ترین نقطه است، برای نجوا. روز ششم، سال ششم، دهه ششم، قسم میخورم هیچ ثانیه‌اش انقدر پر سود نباشد.

شش دانگ دلم را تو نخری، روی دست دنیا باد میکنم.

زائر نیستم، طائر که میتوانم باشم، مثل فطرس!
باز هم فطرس تو هستم و بی بال سلام!


#سلام بر حسین علیه السلام
#امام_حسین (ع)
#رمضان
✍🏻ب.نظری منش #رد_قلم

@BooyeNarges_atre_Yass
#سلام
کمتر از بیست و چهار ساعت مانده از ۹۸!
امسال، همین سالی که نمیخواهد از ما بگذرد، نمیدانیم هر دقیقه‌اش چه خواهد شد، نمیدانیم یک ساعت بعد اوضاع جهان چگونه است؟همین سال سنگینی که یک خوبی عجیب داشت.

امسال، به ما فهماند هیچ چیز نمیدانیم.
فهماند: "يَا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ؟" هیچ جوابی ندارد.

فهماند جهان تک تک تویی!
امسال سال سخن راندن نبود، با تمام قوا به میدان آمد، میدانی بیست و چهارساعت مانده تا نوروز ۹۹، شاید قرار نیست اتفاقی بیفتد، شاید در آسمان بزرگت قانونی عوض نشود ولی روی این زمین قرار است ، برای ما، مای هشتاد میلیونی! یک سال تمام می شود. کمکمان کن تا تمام شود!
من نمی دانم معنی "عسر" تا چه حد است، من نمی دانم "یسر" این ماجرا در کجاست؟ ولی یک چیز را خوب می دانم.
خودت گفتی:
"ان مع العسر یسرا"
خودت گفتی:
"یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لاَ تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ‌"

حالا منم همان بنده سابق که هنوز
از رحمتت نا امید نیست؛ و باور دارد این روزهایی که به ما سخت میگذرد آسانی را در پیش دارد. تو قول داده‌ای و وعده حق، از آن توست.

خدایا!
نوروز ۹۹ را سرآغاز آسانیمان قرار بده، باور کن ۹۸ رمقمان را گرفت و پناهی جز تو نداریم، که گریزانیم از تو، به سوی توییم، ضعیفیم به درگاهت، ضعیفیم...

خدایا!
بنده ات روی قولت حساب کرده است. بیست و چهار ساعت دیگر، جمعه ایست که ۹۹ رقم خواهد خورد؛ پس به یاد این جمله:
"وَ نُريدُ أن نَمُنَّ عَليَ الذّينَ اسْتُضعِفوا في الاَرضِ وَ نَجعَلهُم أئِمّة و نَجعَلهُم الوارثينَ."

سلامت می دهم، با امید، با دلی تنگ و در انتظار

#سلام خالق #سین

نو روز را به این خانه های کوچک زمینی بازگردان

#مناجات
✍🏻ب.نظری منش #رد_قلم

@BooyeNarges_atre_Yass
تیغ بیرون بکشد یک دفعه طوفان گیرد
دشت کرکس زده را غرش شیران گیرد

دخت حیدر بر برش تیغ دو پهلو بسته
راه عشاق جهان باز به خون بنشسته

گر که پیدا نشود چاره بخواند زهرا
تیر آخر که بیفتد، بنشاند زهرا

قسمش داد به مادر، که تعلل کافیست
بهر مجنون شدنم، بردگی دل کافیست؟

دل من بسته به گیسوی پریشان تو شد
تویی محراب و دلم معتکف خان تو شد

گرچه این دشت، چُنان شعله به پرهای من است
هرکه شه بال شود، زائر دشتی دگر است

هرچه از تو برسد، عین جمالی ابدی است
بنگر بر غیرتشان، ارثیه و خون علی(ع) است

#حضرت_زینب سلام الله علیها
#شب_چهارم_محرم
#طفلان_حضرت_زینب (س)
✍🏻ب.نظری منش #رد_قلم

@BooyeNarges_atre_Yass
فراخوان!

قراری در جریان است.

اگر می توانید از سایه ی روزگار و حرف مردم فرار کنید.‌ آنجا منتظر فراری ها هستند.

آدرس: پشت دیوار زبان، درست در انتهای جاده ی چشم، دریاچه ای است به نام اشک. اگر به موقع برسید عمق دریاچه که زیاد شد. کشتی ای از راه می رسد به نام سفینة النجاة ناخدای کشتی مردی است که چهره فراری ها را می شناسد.
فراری های او شجاعتی ندارند که به چشمش آشناست. آن ها قلعه دنیا را پشت سر گذاشته اند. آن ها را از رد پایشان می شناسد.

ناخدا را که دیدید اسم رمز را بگویید
السلام علیک یا ابا عبدالله
امکان ندارد حسینی باشید و به کشتی راه نیابید
آدرس را فرزندش #امام_جواد علیه السلام فرستاد.

آن روز که جواب خستگی های جوانی را با یک جمله داد: «فرّ الی الحسین»، به سوی حسین (ع) فرار کن.
این کشتی همیشه در آن دریاچه پیدا می شود اما!
چند روز دیگر؛ کشتی پهلو می گیرد در عمق نگاهتان، پس اگر بریده اید از عالم
به سمت حسین (ع) فرار کنید که منتظرتان است.

#سلام بر صاحب بزرگ ترین کشتی نجات جهان
ابا عبدالله الحسین علیه السلام

✍🏻ب.نظری منش #رد_قلم
#امام_حسین علیه السلام‌

@BooyeNarges_atre_Yass
بچه بودم. درخت ها که میوه می دادند، دستم نمی رسید میوه بچینم. حالا کافی بود، بزرگتری رد شود و بگوید: "اگه تونستی ازش میوه بچینی"

خودم را کش می دادم و انگشت هایم از هم باز می شد تا بلکه گوشه دستم بخورد به آن سیب و از بالای درخت برسد به دستم. سالها بعد قد کشیدم. آنقدر که تمام سیب ها در دستم جا شد.

ولی هنوز نمی دانم کی آنقدر قد می کشم که قد ادعاهایم باشم.
قد همان حرفهایی که می زنم.
قد انتظار کشیدن، قد شیعه بودن، قد علوی ماندن.

خدا کند
قد بکشم تا بلکه نوک انگشتمان گیر کند به ولایت امیر المومنین (ع) و میوه باغش به چشمم برسد.

می دانید؛
ای کاش تا غدیر نرسیده قد ادعایمان شویم. بلند بالا شویم برای ایستادن پشت امام زمانمان.

#سلام میوه دل مرتضی علی (ع)

#امام_عصر علیه السلام
#امیرالمومنین علیه السلام

✍🏻ب.نظری منش #رد_قلم
السلام علیک یا صاحب الزمان ادرکنا
🌹🌿

‍ ثروتمند بودن به پول ته جیب نیست
به خانه‌ی فلان محل و فلان ماشین نیست
می‌شود همه را داشت و باز هم ندار بود
ثروتمند بودن گاهی داشتن یک نفر است
گاهی نوکری وکنیزی کردن برای یک نفر،
گاهی اشک ریختن به پای یک عشق،
انسان را به چشم دنیایی ثروتمند می‌کند.

ثروتی که با تمام زرهای جهان نمی‌شود خرید
همان بهتر که تمام دار و ندارم شما باشین آقاجان

تو انتهایِ دار و ندار منی حسین
دیدی چقدر دار و ندارم مقدس است؟

و اما صاحب عزای این روزها،
ثروت پنهان قلب‌های عاشق است،
که ای کاش بهایش را، قدرش را بیشتر بدانیم.
تجار دل بدانید، نمی‌شود این دارایی مقدس را خرید.
خوب است که شما دارایی ما هستید آقاجان!
خوب است ...

#سلام دارایی دل‌ها
#امام_عصر علیه‌السلام
#رد_قلم
@BooyeNarges_atre_Yass