میدونی الان توی اون مرحله ام که هیچکدوم از چیزایی که قدیم خوشحالم میکرد خوشحالم نمیکنه یا مثلا یک اشتباه از طرف مقابلم میبینم یا یک نفر یک کاری میکنه که دلم بشکنه نهایتا ناراحتی که برای اون موضوع و شخص میکنم یکی دو ساعته
دیگه چقدر اون موضوع برام مهم باشه که یک روز برام ادامه دار باشه
و این موضوع برای منی که همیشه سعی میکنم همه چیز رو درست کنم و همه چیز رو هندل کنم سخته و دردناک
الان دیگه میرسم به سکوت و شاید یکمی گریه ! اینجوری فکر میکنم خیلی بهتره آدما راحت تر از چشمم میوفتن اگرم نیوفتن علاقه ام ازشون کمتر میشه ؛