💎 @Best_Poemsــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
وقتی آن کبریت را بردی میان خرمنت
منتظر بودم که این آتش بیفتد گردنت
خون ما آرام جاری بود در رگ هایمان
خواستی تا لکه ای باشد به روی دامنت
دست های دوستانت زخم ها بر ما زدند
صد برابر بیشتر از دشنه های دشمنت
ما چرا اینقدر غمگینیم؟! وقتی گفته اند:
شادی ما بستگی دارد به لب تر کردنت!
قفل زندان های ما را بشکن و آسوده شو
شاکلیدش را خودت انداختی بر گردنت
الغرض؛ قربانی دعوای شاهان، مردم اند
بس کن این کبریت بازی را کنار خرمنت!
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
❏
#محمدرضا_طاهری✽