💎 @Best_Poemsــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نه چنان سرنوشت دستم بست
که کنم باز دستِ بستهی تو
نه چنان دلشکستهام که رَوم
به سراغِ دل شکستهی تو
با خیال تو عالمی دارم
گر مرا با تو گفتوگویی نیست
به تو سوگند میخورم، سوگند
که مرا جز تو آرزویی نیست
بر تو از بیمِ آنکه ناز کنی
درِ دنیای دل نکردم باز
پیش چشمانِ نازپرور تو
یک نگه بودم و هزاران راز
بودمت در کنار و نشنیدی
همه فریادها نگاه شدند
نالههایم به دیده اشک شدند
اشکها سوختند و آه شدند
در دلِ چشمِ آسمانیِ تو
آنکه اشک تو دید، من بودم
وز سکوتِ لبان خاموشت
نالهی دل شنید، من بودم
من در آن دیدگانِ افسونخیز
خوانم افسانهی ملالِ تو را
اشک چشم تواَم، که میدانم
از تو بهتر زبانِ حال تو را
بگُریز از کنار من، بگریز
راه من، راهِ سرنوشت من است
-به خدا- سرنوشت اگر این است
گر به دوزخ رَوم، بهشت من است
روز و شب بر من ای ستارهی بخت
با غمی گونهگونه میگذرد
عمر من، عمر من، نمیدانی
بیتو عمرم چگونه میگذرد...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
❏
#فخرالدین_مزارعی✽