آيا اجازه دارم،از پای اين حصار
در رنگ آن شكوفهی شاداب بنگرم
وز لای اين مُشـبَّكِ خونينِ خارخار،
اين سيم خاردار
يك جرعه آب چشمه بنوشم؟
« بيرون، جلوی در»
چندان كه مختصر رمقی آورم بهدست،
در پای اين درخت، بياسايم،
آيا اجازه دارم؟!
يا همچنان غريب، ازين راه بگذرم،
وين بغض ِ قرنها «نتوانی» را
چون دشنه در گلوی ِ صبورم فرو برم؟
فریدون مشیری
⚘️
🤍「
@best_poem 」