این حکایت در اسرارالتوحید نیز جالب توجه است. مریدان شیخ ابوسعید هوس گوشت میکنند و بوسعید برای گشایش کار رو به صحرا میگذارد و آهویی خود را به شیخ مینماید و خواهان فدا شدن. از آهو اصرار و از بوسعید انکار که تو بچگان داری. سرانجام اصرار آهو کارگر میافتد و بوسعید نالان و گریان به قربانی شدن آهو رضایت میدهد. اینکه چقدر از این حکایت واقعی و چه میزان از آن افسانهای است مطلبی است که احتمالن هیچگاه نخواهیم دانست! اما نکته جالب توجه پافشاری شیخ میهنه بر شفقت و عدم قربانی آهو با استدلال بر خانواده داشتن آهوست، آنهم در زمانه و دورانی که گوشت منبع اصلی خوراک به شمار میرفته است. اصرار بر سپردن کار به شخصی کاربلد و استفاده از کارد تیز هم در راستای همین درد و رنج کمتر کشیدن حیوان است تا کار زودتر تمام شود، آنهم با بضاعت تکنولوژی آن زمان!
@BeKhodnotes