کانون هیئات مذهبی نور"بخش بلده نور "

#ساری
Channel
Logo of the Telegram channel کانون هیئات مذهبی نور"بخش بلده نور "
@Baladeh_e_noorPromote
218
subscribers
10.8K
photos
1.73K
videos
1.08K
links
ارتباط با مدیر👇 @hosseini_smbh ارتباط باادمینها👇 @ghasem_bashin @SMYH_AZARY @Mohamad_bahramian اینستاگرام👇 https://instagram.com/_u/baladeh_e_noor ایتا👇 http://eitaa.com/joinchat/157483014C899ce925be سروش👇 https://sapp.ir/baladeh_e_noor روبیکا👇
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💢#تــلنگر‼️

#الهی_ننه_جان_تی_دور_بگردمـ

🔵بایک لقمه نان امروزش را سرکرد میگوید فقط خانه مرا درست کنید، او مادری از مادران شهر من #ساری است که سین هشتم سفره عیدشان سیل شد😔😔

#سیل_ویرانگر

🆔@baladeh_e_noor
➳➳➳➳➳➳➳➳◆🥀💠🥀

🥀#شــهداشــرمنده_ایم🥀

🥀#زندگی_نامه
🥀#شهید_سید_مجتبی_علمدار

درسحرگاه ۱۱دی ۱۳۴۶درخانواده ای مذهبی وعاشق اهل بیت درشهرستان #ساری دیده به جهان گشود.
دوران تحصیلش درساری طی نمودوبرای اولین بار ۱۷سالگی به عضویت بسیج درآمد ودراواخر سال ۱۳۶۲به ڪردستان رفت.
#سید برای اولین بار درعملیات ڪربلای یک شرڪت ڪرد وبمدتی پس از آن وارد گـردان #مسلم_بن_عقیل درلشڪر ۲۵ ڪربلا شد وتا پایان جنگ درآنجا ماند.
توعملیات ڪربلا ۴و۵حضور داشت، درڪربلای۱۰ درجبهه شمالی محوسلیمانیه،ماووت شـرڪت نمود.
#سید_مجتبی_علمدار درسال ۱۳۶۶ مسئوولیت فرماندهی گـروهان سلمان از گـردان مسلم ابن عقیل، از گردانهای خط شڪن لشڪر ۲۵ڪربلا رابرعهده گرفت ودعملیات والفجر ۱۰نقش آفرینی موثری داشت.
#شهید_علمدار درسه راهی خـرمال ،سید صادق،دوجیله درمنطقه ڪردستان عراق رشادتهای فراوانی رااز خود نشان دادو ازناحیه پهلو مورد اصابت گلوله قرار گرفت وبشدت #مجروح شد.
اوڪه مردانه درمقابل دشمن می جنگید. چندین باردیگر هم مجروح شد واز همه مهمتر اینڪه اودر دی ماه ۱۳۶۴، درعملیات والفجر ۸، به شدت #شیمیایی شد.
سید مجتبی بعدازاتمام جنگ درواحد طرح وعملیات لشڪر ۲۵درساری مشغول خدمت شد ودر دی ماه سال ۱۳۷۰ باخانم #سیده_فاطمه_موسوی ازدواج ڪرد ڪه ثمره ان دختری به نام #زهـرا بود.
#سید علاوه برمسئولیت درواحد تربیت بدنی لشڪر بعنوان عضو اصلی #هیئات_رهـروان_حضرت_امام(ره) هم ایفای وظیفه می ڪـرد.
او #مداح_اهل_بیت بود، همیشه مراسم رابا نام حضرت مهدی(عج) شـروع می ڪرد ودر حالیڪه به امام حسین(ع) ارادت خاصی داشت. مظلومیت آن خاندان راصدا می زد.
بیت الزهرا مسجد جامع ، امام زاده یحیی، مصلی امام خمینی، هیئات عاشقان ڪربلا منازل شـهدا همیشه
بانفس گرم حاج #سید_مجتبی معطر می شد.وبچه ها نیز باصوت داوودیش مداحی را می آموختند.
اوڪه بعد از جنگ، بایاد وخاطره همرزمان شهیدش زندگی می ڪرد، ازدوری آنان سخت آزرده خاطر بود ودرهمه مداحی ها آرزوی وصال آن راه یافتگان شهید راداشت.
حاج #سید_مجتبی_علمدار دراوایل دی ماه ۱۳۷۵ به دلیل جراحت شیمیایی روانه بیمارستان شد وبعد از یک هفته بی هوشی ڪامل هنگام اذان مغرب روز #یازدهم_دی ماه نماز عشق رابا اذان ملڪوتیان قامت بست وبه یاران #شهیدش پیوست.
برای شادی روح این شهید عزیزو تمام شهدا فاتحه وصلوات قرائت فرمایید.🙏
ادامه دارد.....

🆔@baladeh_e_noor
➳➳➳➳➳➳➳➳◆🥀💠🥀
💠💠💠💠

🔴 مراسم معارفه احمد حسین زادگان ، #استاندار_مازندران

🔺مراسم صبح پنجشنبه ۹/۱۵ با حضور وزیرڪشور و وزیر راه و شهرسازی در ساختمان سفید #استانداری_مازندران در #ساری برگزار می گردد

آرزوی موففیت برای ایشان

🆔@baladeh_e_noor
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀

#شهــدا_شرمنده‌_ایم

📢📢خبرآمد خبری در راه است.

طی اخبار حاصله پیکر شهید #سید_جواد_اسدی 🥀 از #ساری
شناسایی شد🥀
تاریخ شهادت: ١٧ اردیبهشت ۹۵
#خان_طومان #سوریه

شهید اسدی یکی از شهدای مدافع حرم استان مازندران بود، که در اردیبهشت سال 1395 و در کربلای خانطومان بهمراه 12 نفر دیگر از شیرمردان این خطه دل از دنیا شست و در سوریه آسمانی شد و و پیکر مطهرش به وطن بازنگشت.

 در گیرودار برگزاری مراسم شهدای مدافع حرم در حسینیه عاشقان شهرستان ساری در سال 1395، پسری حدود 9 یا ده ساله به همراه یکی از بستگان خویش در مراسم حضور یافت.
دیدم کاغذی در دستش است و مورد تفقد برخی از اطرافیان قرار می‎گیرد، در حین برنامه نیز وقتی برایش تعیین کردند که قرار بود دلنوشته خویش را برای پدرش بخواند.
پرسان پرسان به اسم سیداحمد اسدی رسیدم که فرزند شهید مدافع حرم استان مازندران در واقعه خان‌طومان است.

برای پدر نوشته بود که پدرم قامت تو تکیه‌گاهی برایم بود.

نوشته بود برای پدر که نمی‌دانم دلتنگی‌هایم را با که بگویم و دستانم را به آغوش گرم و لبخند چه کسی غیر از بابا جوادم باز کنم.

سیداحمد در ادامه بیان دلتنگی خویش از پدر شهیدش اینگونه می‎نویسد: تو خیلی زود من و مادرم را تنها گذاشتی.

در ادامه این نامه به راه ارزشمندی که پدر در آن پا گذاشت اشاره می‎کند و این گونه خودش را قانع می‎کند و در دلگویه خویش می‌آورد: من ناراحت نیستم چون تو برای دفاع از خاک مسلمانان شهید شدی.

سیداحمد نمی‎تواند دلتنگی‌های بچه‌گانه‌اش را دوباره پنهان کند، سعی دارد در ادامه نامه با پدر عشق‌بازی کند با یادآوری خاطرات دورانی که سایه پدر بر سرش بود اینگونه می‎نویسد، بازی‌ها من و تو فوتبال و هنری رزمی و داستان‌های شبانه و داستان حضرت زینب (س) و امام حسین (ع) بود.

فرزند شهید اسدی دوباره تلاش دارد از پدر دل ببرد، اینگونه می‌نویسد: تو تعزیه خوان حضرت علی اکبر و علی اصغر شش ماه بود، هیچ کس صدای گرم و زیبای تو را ندارد.

اوج عشق بازی فرزند شهید مدافع حرم در این بند نامه به خوبی مشخص است که تلاش دارد پدر را احساساتی کند، راستی امسال چه کسی به جای تو تعزیه خوانی می‎کند!

اما در این بند از دلگویه سید احمد اسدی با پدر شهیدش نشان می‌دهد که شهید سید جواد اسدی فرهنگ شهادت را در خانواده خویش نهادینه کرد.🥀
#ڪانون_هیئات_مذهبی_نور_بخش_بلده
@baladeh_e_noor
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤