كتاب ايمان
باب(3): کسیکه کافری ر ا بعد از لا اله الا الله گفتن، به قتل برساند
6- عَنِ الْمِقْدَادِ بْنِ الأَسْوَدِ (رض) أَنَّهُ قَالَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، أَرَأَيْتَ إِنْ لَقِيتُ رَجُلاً مِنَ الْكُفَّارِ فَقَاتَلَنِي، فَضَرَبَ إِحْدَى يَدَيَّ بِالسَّيْفِ فَقَطَعَهَا، ثُمَّ لاَذَ مِنِّي بِشَجَرَةٍ فَقَالَ: أَسْلَمْتُ لِلَّهِ، أَفَأَقْتُلُهُ يَا رَسُولَ اللَّهِ بَعْدَ أَنْ قَالَهَا؟ قَالَ رسُولُ اللَّهِ (ص): «لاَ تَقْتُلْهُ». قَالَ: فَقُلْتُ: يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّهُ قَدْ قَطَعَ يَدِي، ثُمَّ قَالَ ذَلِكَ بَعْدَ أَنْ قَطَعَهَا، أَفَأَقْتُلُهُ؟ قَالَ رسُولُ اللَّهِ (ص): «لاَ تَقْتُلْهُ، فَإِنْ قَتَلْتَهُ، فَإِنَّهُ بِمَنْزِلَتِكَ قَبْلَ أَنْ تَقْتُلَهُ وَإِنَّكَ بِمَنْزِلَتِهِ قَبْلَ أَنْ يَقُولَ كَلِمَتَهُ الَّتِي قَالَ». أَمَّا الأَوْزَاعِيُّ وَابْنُ جُرَيْجٍ فَفِي حَدِيثِهِمَا: قَالَ: أَسْلَمْتُ لِلَّهِ. وَأَمَّا مَعْمَرٌ فَفِي حَدِيثِهِ: فَلَمَّا أَهْوَيْتُ لأَِقْتُلَهُ قَالَ: لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ. (م/95)
ترجمه: روایت است که مقداد بن اسود (رض) گفت: یا رسول الله! اگر با کافری، روبرو شدم و او با من جنگید و یکی از دستهایم را با شمشیر زد و قطع کرد. بعد از آن، فرار نمود و به درختی پناه برد و گفت: مسلمان شدم. آیا بعد از اینکه این سخن را به زبان آورد، او را بقتل برسانم؟ رسول الله ﷺ فرمود: «او را نکش». مقداد میگوید: گفتم: یا رسول الله! او دستم را قطع کرده و بعد از آن، این کلمه را بزبان آورده است آیا او را به قتل برسانم؟ رسول الله ﷺ فرمود: «او را به قتل نرسان؛ زیرا او مانند تو است قبل از اینکه او را بقتل برسانی (همانگونه که ریختن خون تو حرام است، قتل او هم حرام است. زیرا هم اکنون با این کلمه، مسلمان شده است) و تو مانند او هستی، قبل از اینکه آن کلمه را بزبان بیاورد» (همانگونه که او قبل از گفتن آن کلمه، مهدور الدم بود تو با کشتن وی بعد از گفتن کلمه، مهدور الدم میشوی).
در روایت اوزاعی و ابن جریج لفظ «اسلام آوردم» آمده است و در روایت معمر بجای آن چنین آمده است: هنگامیکه خواستم او را به قتل برسانم، لا اله الا الله گفت.