💠 حکایتی واقعی از
🚫 آنکه
انشاء نوشت، انشائی که نان نشد
✅ آنکه
انشاء ننوشت، و نان آورد
🔹 اوایل شروع نمایندگی رستمیان، در سال ۹۵، وقتی که هنوز مردم نورآباد عالی رستمیان را کامل نمیشناختند و ناآگاه از اینکه او «سلطان وعده» است، او را ناجی مشکلات خود میدانستند.
آن موقع بود که قصهی پرغصهی «مادران کار»، با عکسهای مظلومانهشان منتشر شد. مادرانی مظلوم که در اولین ساعات بامداد، ناامیدانه و اندوهگینانه، برای کارگری در مزارع شهرهای همسایه، در انتظار آمدن صاحبکارهای الشتری و هرسینی نشسته بودند.
💔 با دیدن آن صحنهها، دل هر نورآبادی به درد میآمد.
«عالی» رستمیان، که نشان داده هوشش در استفاده از فرصتها، «عالی» است، در آن زمان که چند هفته از شروع نمایندگیاش نگذشته بود، بلافاصله فرصت را مغتنم دید، «دست به قلم شد» و مرثیهای دردآور نوشت، اگرچه بجای نوشتن، میتوانست دست به کار شود!
✍ دردنامهای نوشت که در آن به دستهای پینهبسته مادرانکار سوگند خورد، که تمام تلاشم را برای رفع این معضل ننگین بکار خواهم بست.
او نوشت: «قسم به دستان پینهبسته مادرانکار شهر محرومم دلفان، قسم به شأن انسانی پایمالشده این عزیزترین خلایق هستی، که فرزند کوچک و شرمگینشان در خانه ملت لحظهای از تلاش و کوشش برای استیفای حق و حقوق خود و فرزندانشان فروگزار نخواهد بود».
یک سال گذشت، اما خبری نشد
دو سال گذشت، اما خبری نشد
سه سال گذشت، اما خبری نشد
سال چهارم هم گذشت، و تنها خبری که هر از گاهی از عالی رستمیان به گوشمان میرسید، این بود که در به در، در تلاش جهت ابطال انتخابات، و پیروز گردانیدن خود در انتخابات ۹۸ بود.
بیچاره مادران کار!
😭😭🔹 در ایام تبلیغات انتخابات ۹۸، باند رستمیان که در قبال انتقاد مردم از بیعملیِ این سلطان وعدهها، حرفی برای گفتن نداشت، تنها چاره را در این دید که رای دادن به کاندیدای شهر همسایه را خیانت به ناموس و دلفان معرفی کند.
اما عملکرد ضعیف رستمیان، و وعدههای پوشالی او، باعث شده بود که این ترفندها بچگانهتر از آن باشند که تاثیر گذارند؛ این شد که همت جوانان فهیم دلفانی، برگ زرینی از تاریخ منطقه را ورق زد، و شاهین اعتماد آنان بر شانهی یک فرد صادق دانشگاهی از الشتر نشست.
🔹 یادمان نرفته که قبل از انتخابات، فریادهای حقطلبانهی پیرمردها و پیرزنهایی در کوی و برزن نورآباد شنیده میشد که ایهاالناس، ما مریض دکتر ابراهیمی بودهایم، او با دیدن فقر ما، بدون گرفتن هزینه، درمانمان کرده، او یک انسان درستکار و لایق اعتماد است، به او اعتماد کنید....
🔹 این خواست خدا بود که این صداها شنیده شوند ... میگویید چرا؟ یک نمونهاش را میگوییم: این نمایندهی دلسوز، با آنکه فقط کمتر از چندماه از نمایندگیاش میگذرد، کاری کرده کارستان...
از آنجا که او اهل وعده و گزافگویی نبوده و اهل عمل است، تا این لحظه که این خبر را میخوانید، قطعاً در نورآباد کسی خبر ندارد که قریب به ۶۰ «مادر کار» دلفانی، ماههاست که به لطف و حمایت این نمایندهی دلسوز و از جنس مردم، در کارگاه تولید ماسک، و در شرایطی بسیار محترمانه، مشغول بکار شدهاند.
👏👏🔹 همانطور که عرض شد، از این قضیه، چندین ماه میگذرد. اگر تاکنون این خبر را شنیدهاید، بدانید که دکتر ابراهیمی هم از جنس و رنگ بعضیهاست که میشناسیم! و اگر اولین بار است این خبر را میشنوید، بدانید که او انسانی است که بدون بوق و کرنا، بدون شوآف و اشک تمساح و ...، صادقانه و حتیالمقدور مخفیانه، خدمتگزار مردم، خصوصاً قشر ضعیف است.
🤲 دعای خیر ما بدرقه همت و توان این نیکمرد باد، که این تعداد کثیر بانوان محترمه دلفانی را، بدون نامهنگاری و بوق و کرنا، از کارگری در مزارع الشتر و هرسین نجات داده است.
🔹 تصویر زیر، کارگاه ماسکسازی است، که توسط جوان کارآفرین دلسوز دلفانی، آقای حبیبالله فلاحی، با حمایت و پیگیری دکتر ابراهیمی راهاندازی شده و در حدود ۶۰ «مادر کار» را مشغول بکار کرده است.
⁉️ عکسالعمل شما به این اقدام چیست؟
⁉️ خطاب شما به ناتوانانی که برای دور گذاشتن نخبگانی چون دکتر ابراهیمی از دایره گزینههای انتخاب مردم شریف دلفان، انواع تهمتها و شایعات را علیه او ساختند، و رای به او را خیانت به دلفان معرفی میکردند، چیست؟
⁉️ انتخاب شایسته کدام است؟ رای به کسی که
انشاء نوشت، و آن نامه را با آب و تاب و تبلیغات گسترده در اینترنت منتشر کردند، اما سالیان بعد، آش همان آش بود و کاسه همان کاسه! یا رای به کسی که آستین واقعی همت را بالا زده، و با جان و دل به قشر ضعیف و بیکس، خدمت میکند؟
📩 در صورت تمایل، نظر خود را جهت انعکاس و انتشار، برای ما بفرستید.
📩 @amirnazarianhttps://t.me/asredelfan/50865#حافظه_تاریخی