↩️ آوازهی فردوسی به نامسلمانی و پیوند با زرتشتیان
«شنودم من که فردوسی طوسی
که کرد او در حکایت بی فسوسی
بیست و پنج سال از نوک خامه
بسر میبرد نقش شاهنامه
بآخر چون شد آن عمرش بآخر
ابوالقاسم که بد شیخ اکابر
اگرچه بود پیری پر نیاز او
نکرد از راه دین بروی نماز او
چنین گفت او که فردوسی بسی گفت
همه در مدح گبری ناکسی گفت
بمدح گبرکان عمری بسر برد
چو وقت رفتن آمد بیخبر مرد
مرا در کار او برگ ریا نیست
نمازم بر چنین شاعر روا نیست»
📚 (اسرارنامه- عطار)
💠 آری؛ چنین شد که مسلمانان، پس از درگذشت فردوسی، پیکر بیجان او را به جرم زرتشتیگری و ستایش گبرها (زرتشتیان) از خاکسپاری در گورستان بازداشتند. حال آنکه پس از هزار سال در روزگار رضاشاه بزرگ، آرامگاهی باشکوه برای او به سرپرستی یک زرتشتی به نام "ارباب کیخسرو شاهرخ" ساخته شد تا خاری باشد در چشم تازیپرستان.
💠 گرچه مسلمانان حتی در زمان ارباب کیخسرو نیز از هیچ کوششی برای سنگاندازی در راه ساخت این آرامگاه و برپایی جشن هزارهی فردوسی دریغ نکردند، اما سرانجام او کامیاب شد تا این خار را در چشم همهی ایرانستیزان فرو نماید.
✍ بهدین تیرداد نیک اندیش
🔥 @AshemVohu2581 🔥