☕️ بریدهی مقالات
📑🔎#Study@AshemVohu2581
↩️ دادههای دینی سفالنوشتههای نسا؛ اثباتگر زرتشتی بودن شاهنشاهان اشکانی💠 «یکی از پیچیدهترین و در عین حال موردمناقشهترین موضوعات در بین محققان تاریخ ایران اشکانی، بحث از دین این شاهنشاهی است. علت این امر را تنها میتوان در نبود منابع و اطلاعات دقیق در اینباره جستجو نمود. پیش از کشف سفالنوشتههای نسا آگاهیها در مورد دین شاهنشاهی پارتی محدود و متناقض بود، اما با کشف اسناد نسا در حقیقت شواهدی دال بر زردشتی بودن این سلسله به دست آمد. نخستین کسی که بهصراحت به این موضوع اشاره و از اسناد نسا در راستای تایید هویت زردشتی این سلسله بهره برد، مری بویس بود. ایشان بر این نظر بود که پارتیان پس از تشکیل حکومت به دین زردشتی گرایش یافتند و در اینباره به سه دسته از اطلاعاتی که از سفالنوشتههای نسا به دست میآید، استناد جستند؛
1⃣ نخست وجود آتشکدههایی برای روان مردگان: زردشتیان این آتشکدهها را که دارای موقوفاتی نیز بودند، برای شادی روان مردگان خویش (بهویژه شاهان) برپا مینمودند که بعدها املاک و داراییهای زیادی نیز وقف آن میشد. از آن جا که اسناد نسا مربوط به تحویل کالاهایی از املاک موقوفی سلطنتی این نوع آتشکدهها به دربار هستند، این موضوع اثبات میگردد. آندره بادر نیز به معبدی تحت عنوان فرَهاتَکان (متعلق به فرهاد) که برای بزرگداشت و شادی روان شاه اشکانی ساخته شده است و همچنین نام دو ناحیه / مِلک به نامهای «اَرتَبانوکان» (متعلق به ارتَبان / اردوان) و «فریاپاتیکان» (متعلق به فریاپاد / فرهاد)، بر دیدگاه بویس در مورد زردشتی بودن اشکانیان صحه میگذارند. ایشان همچنین به این موضوع اشاره میکند که اسناد نسا حاکی از پرستش شاهان پس از مرگشان است، ولی این به معنای پرستش شاهانی که در قید حیات بوده اند نیست؛ چرا که این امر هرگز مرسوم نبوده است.
2⃣ دومین شاهد بویس حاکی از وجود قدیمیترین اصطلاح برای «روحانی نگهبان آتش» / «آتورشپات» در این سفالنوشتههاست. ایشان استناد میکنند که گرچه واژهی ایرانی غربی برای این روحانی «مُغ» میباشد، گزینش واژهی آتورپات که اصطلاحی رایج در دوران هخامنشی بوده است، از سوی اشکانیان بسیار حائز اهمیت است.
3⃣ بویس همچنین معتقد بود که سفالنوشتههای نسا حاکی از ادامهی سنت هخامنشیان مبنی بر ساخت معابدی اختصاصی برای خدایان اعظم در دورهی اشکانی نیز میباشند. ایشان همین امر را به عنوان سومین استناد خویش به اسناد نسا برای اثبات زردشتی بودن دین اشکانیان مطرح نمودند.
💠 سفالنوشتههای نسا به عنوان مهمترین اسناد تایید زردشتی بودن دین پارتیان، دارای شواهد فراوان دیگری از این دست میباشد که برای جلوگیری از اطالهی کلام به دو مورد ذیل اشاره میگردد:
1⃣ 1- وجود اسامی ماهها و روزهایی که نشاندهندهی استفادهی اشکانیان از تقویم زردشتی در این اسناد است. یونگ معتقد است که در حقیقت این سفالنوشتهها، نخستین شواهد استفاده از تقویم زردشتی پس از اسکندر میباشد، که اشکانیان آن را تنها در برخورد با ایرانیان به کار میبردند و هرگز آن را بر اقوام غیرایرانی و ایالتهای تابع شاهنشاهی پارتی تحمیل نمیکردند؛ بلکه از تقویم خاص آنان استفاده مینمودند. ایشان همچنین کاربرد تقویم زردشتی توسط اشکانیان را نمادی از وفاداری این سلسله به آیین بومی و آباء و اجدادیشان میدانند. یوزف ویزه هوفر نیز در تایید زردشتی بودن پارتیان، وجود تقویم زردشتی در کتیبههای سنگ گور خواساک در شوش را به عنوان شاهدی دیگر بر ادعای زردشتی بودن اشکانیان مطرح میکنند.
2⃣ 2- وجود تعداد زیادی از اسامی زردشتی در اسناد نسا؛ بیش از 350 نام خاص بر روی سفالنوشتههای نسا شناسایی گردیده است که تقریبا تمامی آنها دارای منشائی زردشتی اند که برای پژوهشگران دین، مهمترین منبع را فراهم آورده است. از سویی، نبود حتی یک نام سکایی در این اسناد، فرضیهی سکایی بودن پارتیان را نیز مردود نمود.»
📑 دادههای تاریخی در سفالنوشتههای نسا
✍ صهیب محمدی نوسودی، نازنین تمری
🗯 بریدهی بالا از این مقالهی ارزشمند، دارای دو اشاره است که میتوانند برای خوانندهی عامی غلطانداز باشند؛ نخست، اشاره به پرستش روان درگذشتگان و دیگری، اشاره به وجود خدایان گوناگون. پس، نیاز به توضیح است که منظور از این دو اشاره، چیزی جز آنچه در فروردینیشت برای ستایش روان درگذشتگان و نیز در دیگر یشتهای اوستا برای ستایش ایزدان آمده است، نیست. نه روان درگذشتگان و نه ایزدان، چه در اوستا و چه در شاهنشاهی اشکانی، به معنای امروزی کلمه «خدا» دانسته نمیشدند؛ زیرا همگی آنها در واقع آفریدهی اورمزد (اهورامزدا) بوده اند. همچنین، از روزن جهانبینی زرتشتی، ستایش و پرستش هر یک از آفریدههای نیک اورمزد، امری خداپرستانه و نه کافرانه میباشد.🔥 @AshemVohu2581 🔥