🔻 چرا در برگهی «اَشِمْ وُهو»، که یک رسانهی زرتشتیست، دربارهی سیاست و برخی رویدادهای روز ایران و جهان سخن میگوییم؟
🔸 برخی از هموندان گرامی، انتقادی را از روی دلسوزی و دلنگرانی دربارهی پرداختن این کانال تلگرامی به مسائل سیاسی و گاهی فاصله گرفتن آن از مطالب دینی مطرح کردند که در زیر میکوشم آن دلنگرانی را رفع و دربارهی ضرورت ادامهی رویکرد کنونی این کانال توضیح دهم.
🔸 نگاه من، به عنوان یک زرتشتی، معطوف به دو شخصیت در تاریخ معاصر است؛ استاد ابراهیم پورداوود و ارباب کیخسرو شاهرخ.
🔸 از این میان، استاد پورداوود، پدر دانش اوستاشناسی ایران است که شناخت ما از دین زرتشتی تا اندازهی بسیاری وامدار اوست. او بهراستی بزرگترین پژوهشگر دین زرتشتی در تاریخ معاصر ایران به شمار میرود.
🔸 ارباب کیخسرو نیز فعالترین شخصیت معاصر زرتشتی در زمینههای سیاسی و اجتماعی بود که هم در انقلاب مشروطه، هم در انقراض دودمان قاجار و جایگزینیاش با دودمان پهلوی، و هم در سازندگیهای دوران پادشاهی رضاشاه بزرگ نقشی تاثیرگذار داشت. همچنین، موجودیت و حفظ جان زرتشتیان ایران، تا اندازهی بسیاری وامدار کوششهای اوست.
🔸 راست این است که ما برای آنکه روزگار درخشش دین زرتشتی در ایران و جهان را احیاء کنیم، هم به دانایی پورداوودها و هم به توانایی شاهرخها نیازمندیم. کسانی از جنس استاد پورداوود با پژوهشهای خردورزانه در زمینههای تاریخی و فرهنگی و کسانی از جنس ارباب کیخسرو نیز با کوششهای دلاورانه در زمینههای سیاسی و اجتماعی، به دین زرتشتی خدمت میکنند.
🔸 از سویی دیگر، نه راه استاد پورداوود بدون ادامه دادن راه ارباب کیخسرو ادامهپذیر است و نه راه ارباب کیخسرو بدون ادامه دادن راه استاد پورداوود. چه، بدون فعالیتهای دینی-فرهنگی، جامعهی زرتشتی از دین زرتشتی تهی خواهد شد تا آنجایی که دیگر، زرتشتی نامیدن آن جامعه بیمعنا خواهد بود. بدون فعالیتهای سیاسی-اجتماعی نیز جامعهی زرتشتی دچار انزوا خواهد شد و این انزوا نیز بهنحوی دیگر به نابودی جامعهی زرتشتی خواهد انجامید؛ زیرا بقای هر فرد یا جامعهای در گرو تعامل سازنده با دیگر افراد و جوامع است.
🔸 گذشته از این، میهنپرستی و کوشیدن برای تبدیل جهان به جایی بهتر برای زیستن از آموزههای مهم دین زرتشتی اند که با ناآگاهی از وضعیت کنونی ایران و جهان، امکان جامهی عمل پوشاندن به آن آموزهها فراهم نخواهد شد و با بیتفاوتی در برابر رویدادهای مهم سیاسی-اجتماعی نیز آن دو آموزه در اندازهی دو شعار باقی خواهند ماند. ما نیز اینجا نیستیم که تنها شعار دهیم و دینداری را که برابر آموزهی مغان گرانمایه، به کردار است و نه شعار، پایمال نماییم.
🔸 نکتهی مهم دیگر آنکه شالودهی اصلی دین زرتشتی را پاسداری از اندیشه، گفتار و کردار نیک برای یاری به اهورامزدا در نبرد با اهریمن و تبدیل جهان به بهترین جای ممکن برای زیستن تشکیل میدهد. از این رو، یک زرتشتی باید در هر زمانه بتواند مصادیق نیکی و بدی را تشخیص دهد تا نیکی را بگستراند و بدی را نابود کند. این همه در حالیست که بدون آگاهی از مهمترین مسائل سیاسی-اجتماعی ایران و جهان، او ممکن است در حالی که سدره میپوشد، کشتی میبندد، اوستا میخواند و شعار اندیشه، گفتار و کردار نیک میدهد، ناخواسته و به چرایی ناآگاهی از مسائل مهم سیاسی-اجتماعی، تبدیل به سرباز اهریمن شود و برای نمونه، در دام یکی از چهرههای هزارگانهی دیو گلوبالیسم فرو افتد.
🔸 «اَشِمْ وُهو» اما اینجاست که تا آنجایی که میداند و میتواند، اجازهی رخ دادن چنین رویداد شومی را ندهد؛ این برگه بیتفاوت نخواهد بود، خودسانسوری نخواهد کرد و در سیاهچالهی سکوت غرق نخواهد شد. چه، زرتشتیان راستین ایرانزمین نه در انقلاب مشروطه و نه دوران پهلوی انزوا پیشه نکردند، بلکه در کنار آنان که دلسوز میهن بودند، ایستادند و با نیروهای اهریمنی سرخ و سیاه نبرد کردند. ما نیز ضمن حفظ تمرکز اصلی خود بر روی آموزش جهانبینی زرتشتی، که بیگمان مهمتر و بنیادینتر از هر موضوع دیگریست، این ویژگی یعنی عدم بیتفاوتی دربارهی سیاست را به عنوان ویژگی منحصربهفرد خود نگاه خواهیم داشت و همازورانه (متحدانه) در کنار همهی همکیشان و هممیهنانی که در این راه با ما همراه باشند، خواهیم ایستاد.
🔸 پس، چکیدهی سخن آنکه:
ما برای آنکه در زمانهی کنونی یک زرتشتی راستین باشیم، نیاز داریم که دریابیم بر پایهی معیارهای جهانشمول و زمانشمول دین زرتشتی، در جهان امروز و بهویژه در میهنمان ایران، جبههی ایزدان کدام است و جبههی دیوان کدام؟
✍ بهدین تیرداد نیکاندیش
🔥 @AshemVohu2581 🔥