↩️ ارباب کیخسرو شاهرخ و جایگاه والای او در بازسازی ایران نوین
💠 ارباب کیخسرو شاهرخ در 7 تیر 2433 شاهنشاهی زاده شد. نیاکان او به گفتهی خودش همواره از کارگزاران دولت بوده اند و بر پایهی تبارنامهی خانوادگی وی، تبار او به شاهنشاه بهرامگور ساسانی میرسیده است. همچنین، از نیاکان او میتوان به بهمن، گنجور (خزانهدار) کریمخان زند و گشتاسپ، گنجور لطفعلیخان زند اشاره کرد. اینک، اگر از تبارنامهی وی بگذریم، به کارنامهی خود او میرسیم. او از کودکی در پرتو آموزههای دین بهی زرتشتی پرورش یافته بود و اوستا را به خوبی از بر بود. چه بسا بتوان همین موضوع را راز کارنامهی درخشان وی در کوشش برای بازسازی ایرانشهر دانست.
💠 او کمابیش 35 سال داشت که پس از «انقلاب مشروطه»، نخستین مجلس ملی ایران برپا شد و قانونی برنهاده شد که میگفت: «همهی مسلمانان در برابر قانون مساوی اند». او با اینکه در مجلس یکم عضویت نداشت، اما با شنیدن این خبر برآشفته شد و سپس با کوششهای خود و به یاری جامعهی زرتشتیان ایران، کامیاب گشت تا آن قانون ننگین را بدین گونه اصلاح نماید: «اهالی مملکت ایران در مقابل قانون دولتی، متساویالحقوق خواهند بود». از تاثیر همین رخداد بود که ارباب کیخسرو، نمایندگی زرتشتیان ایران در مجلس را از دور دوم تا دوازدهم بر دوش گرفت.
💠 با این همه، تنها این یکبار نبود که کیخسرو شاهرخ، شایستگی و بزرگی خویش را در تاریخ به نمایش نهاد. برای نمونه، پس از درگرفتن جنگ جهانی یکم، یک قحطی بزرگ، کشور را فرا گرفت. او در این هنگام آگاه شد که احمدسلطان قاجار، انبار گندم بزرگی دارد که درِ آن را به روی مردم بسته است. با آنکه این سلطان ستمگر از این قحطی آگاه بود، اما به چرایی بهای بیشتری که انگلیسها برای خرید گندم میپرداختند، نمیخواست گندم خود را به مردم بدهد. از این رو، ارباب کیخسرو ناچار شد با کوشش و فشارهای بسیار، گندمهایی را از او خریداری نماید. سپستر روشن شد که گندمهایی که احمدسلطان به او فروخت، بیماریزا بودند. پس، کیخسرو شاهرخ به راههای دیگری برای نبرد با این قحطی دست زد و در پایان هم با نشان دادن شایستگی خود، از سوی نخستوزیر آن زمان، نشان درجهیک شیروخورشید را دریافت کرد.
💠 او در مجلس شورای ملی، خدمات بسیارِ دیگری نیز انجام داد. برای نمونه، سَرهنویسی پارسی را در آنجا گستراند و همچنین در درازای دوازده سال دورهی فترت مجلس، بارِ همهی کارها را به دوش کشید. افزون بر اینها، او کتابخانه، موزه و چاپخانهی مجلس ایران را بنیاد نهاد.
💠 ارباب کیخسرو همچنین در پایان سلطنت ننگین قاجار، رهبریِ مخالفانِ پیماننامهی استعمارگرانهی 1919 را در استکهلم و کشور آمریکا بر دوش داشت. او که در این دوره، برای فعالیتهای سازندهاش، با دشواریهای بسیاری روبهرو بود، پس از پایهگذاری پادشاهی ایرانساز پهلوی از سوی رضاشاه بزرگ، یاوری نیرومند برای پیشبرد آرمانهای خود پیدا نمود. او از همان آغاز، نمایندگی ویژهی رضاشاه در بسیاری از کارها را بر دوش گرفت؛ کارهایی که با سرپرستی آیین تاجگذاری رضاشاه آغاز شدند و با بسیاری فعالیتهای سازندهی دیگر مانند یافتن و بازسازی آرامگاه فردوسی، سربازرسی راهآهن کشور و ساخت شرکت تلفن ادامه یافتند. در اینباره، در نوشتاری از انتشارات هندی سامچار چنین آمده است که کیخسرو شاهرخ گرچه به چرایی چیرگی اسلام در ایران نمیتوانست به جایگاه وزیری دست یابد، اما نفوذ او در دربار رضاشاه چنان بود که یک وزیر غیررسمی به شمار میرفت! نیز رضاشاه دربارهی وی به شاهنشاه آریامهر (محمدرضاشاه پهلوی) گفته بود: «او کارهای زیادی کرده و مورد هیچ گونه قدردانی هم قرار نگرفته است».
💠 او که رئیس انجمن زرتشتیان تهران بود، جدای از گامهایی که در راستای برابری حقوقی پیروان همهی کیشها در ایران برداشت و بهویژه در دوران قاجار به نبرد آخوندها و اسلامگرایان رفت، خدمات فراوان دیگری هم به زرتشتیان ایران انجام داد. از آن دسته میتوان ساخت آرامگاه قصر فیروزه، راهاندازی بیش از بیست مدرسه در شهرهای گوناگون و پایهگذاری آتشکدهی تهران را نام آورد.
💠 سرانجام، این سوشیانت در 11 تیر 2499 شاهنشاهی، بیآنکه دیناری برای خدماتش گرفته باشد یا از قدرت خود برای خانوادهاش بهرهای برده باشد، به دست ناکسانی که چشم دیدن بهدینی، شاهدوستی و میهنپرستی این فرزند سختکوش و درستکار ایرانزمین را نداشتند، به گونهی رازآمیزانهای کشته شد. گفتنیست که او هرگز با دولتهای استعمارگر بیگانه، بهویژه بریتانیا، رابطهی خوبی نداشت و به همین چرایی، دشمنان بسیاری در درون و بیرون از ایران پیدا کرده بود که نزدیکی وی به رضاشاه و نفوذ او در دولت، مجلس و دربار را برنمیتافتند.
📚 یارینامه:
1- خاطرات ارباب کیخسرو شاهرخ
2- امرداد، تارنمای خبری زرتشتیان
✍ بهدین تیرداد نیک اندیش
🔥 @AshemVohu2581 🔥