↩️ همگوهری دین با دانش و خرد
💠 «گفتارهای دینِ مزدایی در گوهرِ خود همان آموزههای آسنخِرَد اند و گفتارهای برآمده از آسنخردِ تکتکِ آنان که بوده، هستند و خواهند بود، یکسره از دینِ مزدایی اند. بر این پایه است که آسنخرد در گوهرِ خود همان دینِ مزدایی و دینِ مزدایی در گوهرِ خود همان آسنخرد بوده، میباشد و خواهد بود.»
📚 دینکرد سوم؛ کردهی 313
1⃣ دین بهراستی چیست؟
2⃣ آسنخرد چیست؟
3⃣ چرا این دو با یکدیگر همگوهر اند؟
💠 دین بر پایهی جهانبینی زرتشتی، برابر با دانایی اورمزد است. [1] از آنجایی که اورمزد همهآگاه (دانای مطلق) است، [2] پس دانایی او که همان دین باشد، همهی دانشها (علوم) را در بر میگیرد. [3] از این رو، هر آنچه دانش بگوید، سخن دین نیز هست؛ چه، دین و دانش همگوهر اند. [4]
💠 از سویی دیگر، همهی مردمان را از هر باوری، چه نیکوکار و چه بدکار، از این دین بهرهایست که در درون آنها جای دارد. [5] این بهره از دین، برای هر یک از مردمان، چونان آیینهی روان است. هر اندازه که مردمان نیکی کنند، روانشان آراستهتر میگردد، پس دین که آیینهی روان باشد، روشنتر و زیباتر میشود. هر اندازه نیز که مردمان بدی کنند، روانشان آلودهتر و از این رو، دینشان تیرهتر و زشتتر میگردد. [6] کسانی که بتوانند بدین آیینه بنگرند، همهی نیکیها و بدیهای خود را خواهند دید. [7]
💠 اما آن چیست که مردمان را به دیدن آن آیینه توانا میسازد تا هم نیکیها و بدیهای خود را ببینند و هم از دانایی اورمزد -که همهی دانشها را در بر میگیرد- هر یک به اندازهی خود بهرهمند شوند؟ آنی که همهی اینها را فراهم میسازد، همانا خرد است. [8] خرد، دروازهی دستیابی به دانایی اورمزد است و سخن اورمزد به میانجی خرد به مردمان میرسد. خرد را دو گونه است؛ یکی آسنخرد و دیگری گوشُسُرودخِرَد. آسنخرد، خرد سرشتیست که به گونهی خدادادی درون مردمان است و گوشسرودخرد، خرد شنیداریست که از بیرون به مردمان میرسد و در درازای زندگی آموخته میشود. گوشسرودخرد، آسنخرد را بارور میسازد؛ [9] میوهی این باروری افزایش دانش و بینش مردم است. هم از این روست که خرد استوارترین و سرآمدترین پیامآور اهورامزدا دانسته میشود [10] که آموزههای بهمنانهی او را به دست مردمان میرساند. [11] چه، بهمن اَمشاسپَند نیز که به چَم (معنی) "نیکاندیشی" است، همانیست که اَشو زرتشت، آن را پیک اهورامزدا به نزد خود میداند که به میانجی آن، پیام اورمزد را دریافته و از او آموزش دیده است. [12]
💠 از آنچه گفته شد، بهروشنی پیداست که دین از روزن جهانبینی زرتشتی با دانش و خرد از یک گوهر است. پس هر آنچه دانش روز بگوید، برای یک زرتشتی میباید در جایگاه آگاهی دینی پذیرفته شود. نیز هر سخن خردمندانهای، جدا از آنکه گویندهاش چه کسی باشد، پیام و سخن اهورایی به شمار میرود.
🗯 پینوشتها:
(1) «دین دانش اورمزد و پناه سپندارمذ است.» {بندهش؛ بخش یازدهم}
(2) «به چرایی همهآگاهی اورمزد، هر چه در دانش اورمزد است، کرانهمند است.» {بندهش؛ بخش یکم}
(3) «دین مزدایی که بنیاد همهی دانشهاست.» {دینکرد سوم؛ کردهی 120}
(4) این همه تا آنجاییست که یکی از بخشهای اوستا اگرچه "دینیشت" نام دارد و این نام به چم "ستایش دین" است، اما درونمایهی آن به ستایش دانش -ایزد چیستا- ویژگی (اختصاص) یافته است.
(5) «کسی که اندیشهی خود گاهی بهتر و گاهی بدتر کند، ای مزدا، و همچنین دین خود را با کردار و گفتار خود، کسی که به کام و خواهش و کیش خویش پیروی کند، او در پایان به خواست تو جدا خواهد گردید.» {اوستا- گاتها؛ هات 48، بند 4}
(6) بنگرید به: اوستا- هادختنسک
(7) «گوهر دین چون آیینه است؛ زمانی که در آن نگریسته شود، خود در آن دیده شود. این نیز این گونه است که کسی که میداند چگونه بنگرد، پس همهی خوبیها و بدیها در آن دیده میشود.» {دینکرد ششم؛ بند 261}
(8) «سرچشمهی دانایی آسنخرد است و آسنخرد آفریدهای از سوی دادار اندرون آفریدههاست.» {دینکرد سوم؛ کردهی 292}
(9) «آن که را گوشسرودخرد هست و آسنخرد نیست، به مادهای همانند است که نر نپذیرد. چه ماده که نر نپذیرد، همان گونه بر ندهد که کسی را که در آغاز نر نیست.» {دینکرد ششم؛ بند 262}
(10) «آسنخرد در دم، استوارترین و سرآمدترین همهی پیامرسانان از جهانآفرین، سوی آفریدههای گیتیایی است و با کمک آنست که مردم، جهانآفرین را خواهند شناخت.» {دینکرد سوم؛ کردهی 77}
(11) «خرد از راه خیزشی برخاسته از سپندمینو، پیامرسان بهمن است.» {دینکرد سوم؛ کردهی 220}
(12) «تو را پاک شناختم ای مزدا اهورا، آنگاه که بهمن بسوی من آمد، در آن هنگامی که من نخست از سخنان شما آموزش یافتم.» {اوستا- گاتها؛ هات 43، بند 11}
✍ بهدین تیرداد نیک اندیش
🔥 @AshemVohu2581 🔥