↩️ الفبای جهانبینی زرتشتی:👇
💠 1- دوبُناِنگاری: هر آن امری نیک است که به خودی خود برای همگان سودمند باشد و زیان احتمالیاش از عاملی بیرونی ریشه داشته باشد. بد نیز هر آن امریست که به خودی خود برای همگان زیانآور باشد و سود احتمالیاش از عاملی بیرونی ریشه داشته باشد. جهان هستی نیز میدان نبردی میان دو قوای نیکی و بدیست. اهورامزدا سرچشمهی همهی نیکیها و اهریمن سرچشمهی همهی بدیهاست.
💠 2- مینو و گیتی: اهورامزدا برای شکست دادن اهریمن و نابودسازی بدیها، آفرینش خود را نخست در مینو (جهان غیرمادی) آفرید که از جنس اندیشه است. سپس آن را به شکل مادی درآورد و بدین سان گیتی (جهان مادی) را آفرید. او آفرینش خود را بر نظم و قانونی اخلاقی به نام "اَشا" استوار ساخت. گفتنیست که اهورامزدا هم توانایی آفرینش مینویی و هم گیتیایی را دارد اما اهریمن تنها توانایی آفرینش در مینو را دارد. پس گیتی در گوهر خود، امری نیک به شمار میرود؛ اما وجود بدی در آن به چرایی تازش اهریمن از بیرون و کوشش او برای به تباهی کشاندن گیتیست. به دیگر سخن، اهریمن اگرچه توانایی آفرینش مادی را ندارد، اما میتواند در آفرینش مادی اهورامزدا رخنه کرده و با زهرپراکنی خود، آن را بسوی تباهی ببرد.
💠 3- روزگار گُمیختِگی: پس از آفرینش گیتی، اهریمن بدان تاخت و آن را به دُروج آلوده ساخت. به هر گونه اخلال در سازوکار اشا "دروج" گفته میشود که همهی پلیدیها و هرجومرجها را دربرمیگیرد و میتوان آن را به زهر اهریمن تشبیه کرد. پس از تازش اهریمن به آفرینش اهورایی، زمانهی گمیختگی آغاز شد. در این زمانه که همین روزگار کنونی ماست، نیکی و بدی در هم آمیخته اند. از این رو، گاه برخی رویدادها همزمان دارای ابعاد نیک و بد گوناگون اند؛ به گونهای که تشخیص امور نیک از امور بد و گزینش راه بهتر، گاه بسیار پیچیده میشود.
💠 4- آزادکامی مردم: اهورامزدا برای پیروزی بر اهریمن، به سراسر آفریدههای خود نیاز دارد و از همین رو آنها را پدید آورده است. در این میان، انسان آزادکام (صاحب ارادهی آزاد) آفریده شده است تا با گسترش اشا و کوشش برای نابودسازی دروج، یاور اصلی اهورامزدا در نبرد با اهریمن باشد. به دیگر سخن، فرجام آفرینش در گرو گزینش آزادکامانهی نیکی توسط مردم است.
💠 5- خردگرایی: خِرَد به مثابهی یگانه ابزار شناسایی اشا از دروج یا نیکی از بدی، پرتویی از منش اهورامزدا در وجود انسان به شمار میرود. این گُهر اهورایی که سرآمدترین پیامآور اهورامزدا نزد مردمان است، دارای دو گونهی ذاتی به نام "آسنخِرَد" و اکتسابی به نام "گوشُسُرودخِرَد" است.
💠 6- وَخشوری اَشو زرتشت: از آنجایی که در گذشته راه بهتری برای گزینش پیدا نبوده است، اشو زرتشت همچون آموزگاری برای بیدارسازی خرد مردمان برانگیخته شد تا دین مَزدَیَسنا را در کلیاتش به کمال رساند و پیامی بیسابقه را به سراسر جهان و نیز به آیندگان برساند.
💠 7- میانهروی: دین مزدیسنا پاسداری و پرستاری از سراسر آفریدههای نیک و بدین سان یاری به اهورامزدا در نبرد با اهریمن تا جای توان را وظیفهی وجدانی هر انسان میداند. پس میتوان گفت که دین مزدیسنا در میانهروی خلاصه میشود. چه، میانهروی در این دین بدان معناست که انسان هر آن اندیشه، گفتار و کرداری را که باید انجام دهد، به انجام رساند و از هر آن اندیشه، گفتار و کرداری که نباید انجام دهد، بپرهیزد. پس میانهروی عبارت است از نیکسازی اندیشه، گفتار و کردار از راه آراستن آنها به اشا و پالودن آنها از دروج.
💠 8- هَمازوری: روشن است که اگر هر یک از انسانها بهتنهایی به نبرد با اهریمن رود، فرجامی جز شکست از آن قوای نیکی نخواهد شد. پس یگانه راز پیروزی نیکان و نابودی دروج در جهان، همازوری (اتحاد) و همکاری آنها حول محور اشا میباشد؛ بدین سان که هر یک از آنها به فراخور جایگاه یا پیشهای که بیشترین شایستگی و توانمندی را برای آن دارد، برای گسترش نیکی و نبرد با بدی بکوشد.
💠 9- پاداش و پادافَره: همان گونه که تن را خوراکی هست، روان را نیز خوراکی هست که آن رفتار آدمیست. همان سان که اگر خوراک نیک یا بدی به تن رسد، تن در سلامت یا بیماری به سر خواهد برد، اگر نیز رفتار نیک یا بدی توسط انسان انجام شود، روان او در خوشی یا رنجش به سر خواهد برد. خوشی یا گُروثمانی شدن روان انسان پاداش رفتار نیک او و رنجش یا دوزخی شدن روان او پادافرهی (مجازات) رفتار بد اوست.
💠 10- فَرَشگَرد: در پرتو همازوری اَشَوَنان (رهروان اشا)، سرانجام اهورامزدا بر اهریمن پیروز خواهد شد، اشا جهان را فرا خواهد گرفت و دروج نابود خواهد شد. این چنین، آرمان نهایی دین مزدیسنا که آبادانی سراسر جهان و شادمانی همهی جهانیان است، فرا خواهد رسید و با پایان یافتن روزگار گمیختگی، جهان نو خواهد شد و به آرمانیترین شکل ممکن باز خواهد گشت.
✍ بهدین تیرداد نیک اندیش
🔥 @AshemVohu2581 🔥