#پیام_همشهری #خاطره سلام
این رسم برای ما هنوز از بین نرفته و اگه تُخ تُخ نریم شب عید اصن نمیشه...
این شعرم در حال اویزن کردن کیسه میخونیم با سرو صورت پوشانده شده که لو نریم :
امشب شب بهاره گل به خونت بباره
خیلی خوش میگذره البته قدیم تر همه خونه ها میرفتیم اما دیگه سن و سال اجازه نمیده و چندتا از خونه اقوام و اشناها میریم برای اینکه لبخندی بر لب بیاد اما کوچکتر ها معمولا همه خونه ها رو میرن از ساعت ده شب و تا ساعت یک و دو بامداد طول میکشه
و چه اتفاقات شیرینی که پیش نمیاد از روی پشت بوم افتادن و بالا رفتن دیوار ها و کلی خاطرات شیرین..
مثلا ی بنده خدایی هست پشت بومش خیلی بلنده به قول خودمون برای سهولت بچه ها نردونگ میذاره که بچه ها اذیت نشن حالا تصور کنید کسانی رو که برای اذیت کردن بقیه و خندیدن، وقتی تعداد زیادی بچه میره بالا بیاد نردونگ رو بخابونه و همه اون بالا گیر کنن
😂باس کلی التماس کنن و حرف بزنن که ناچارا هویتشون هم لو میره و مجبورن باج بدن برای پایین اومدن البته اینا همه جنبه مزاح داره و سرگرمی
🙈🙈خیلی قدیم ها فلسفش این بود،
کیسه که وارد خونه صاحب خونه میشد
از محتویات داخل اون میشد فهمید صاحب خونه اوضاع مالیش خوبه یا نه...
حالا اگر خدای ناکرده کیسه خالی بر میگشت بالا بقیه میفهمیدن طرف دستش خالیه و بعد از پایان مراسم و خیلی نامحسوس و نیمه های شب اجناس خوراکی و مایحتاجی در حد توان به اون خونه میرسوندن
کیسه های که پر میومد بالا یعنی که صاحب خونه شکر خدا مشکل اقتصادی نداره و نیازی به کمک نداره والبته الان هم تا حدودی این رسم اجرا میشه منطقه ما اگر خدا عمری بده و توانش رو بده
🙏🙏🌹#بابک_نوروزی@ArakiBass