صد درودم بر تو باد وامتنان.
شهردار شـــــــهر من ای تاجران.
شهرمن آلوده گـــــشــته از صدا.
رحم بایدتاکند بر ما خـــــــــــــــدا.
دود و دم چشمان ماراکورکرد.
امن و آرامش زشهرم دورکرد.
رفت وآمد در دیارم سخت شد.
کودک بیچاره ام بدبخت شد.
نی نفس مانده مرا نی زندگی.
ازتو میخواهم کمی بالندگی.
بادوچرخه مشکل ما کم شود.
حلقه پیوندمان محکم شود.
تاجران فکری به خط ویژه کن.
بهرتأسیسش کمی اندیشه کن.
با
دوچرخه میشود راحت رسید.
رخت رخوت
را ز تنها بردرید.
بادوچرخه میتوان ورزش نمود.
تنبـــــــــــــــــــــــلی
را ازبدنها برزدود.
امنیت
را بر
دوچرخه کن فزون.
تا نگردیم بادوچرخه سرنگون.
در میان جوی آب و در مسیر.
یانگردیم خرد و له همچون خمیر.
تاجران قدری به ما اندیشه کن.
همرکابی رابه یاران پیشه کن.
شهر ما زیبا شود همچون بهار.
گربه سر آری تو ما
را انتظار.
شهرما
شهر دوچرخه میشود.
هرکه بینی بادوچرخه میرود.
میشود دود و دم ازشهرم هزیم.
جای بوقش هم نوای یاکریم.
بوق ماشینها مرا دیوانه
کرد.
گوشه گیر گوشه این خانه
کرد.
الغرض رحمی نما بر حالمان.
خوش شود بافکر تو احوالمان.
✍ #مسعود_جولائی#سه_شنبه_های_بدون_خودرو#اراک_را_شهر_دوچرخه_ها_خواهیم_کرد@ArakiBass