اندیشیدن تنها راه نجات

#فاطمه
Channel
Logo of the Telegram channel اندیشیدن تنها راه نجات
@AndishekonimPromote
5.31K
subscribers
22.7K
photos
21.1K
videos
8.79K
links
کانال اندیشه(گسترش علم و مبارزه با خرافات، ادیان، شبه علم) آیدی ادمین @Printrun @Salim_Evolution گروه تلگرامی عقاید محترم نیستند https://t.me/+afAiwBquqnIyZTli اینستاگرام https://www.instagram.com/p/Cpxu3rcjtzV/?igshid=YmMyMTA2M2Y= کتابخانه کانا
To first message
#فاطمه_دخترک_نگون_بخت
الگوی زن در مذهب شیعه

💥تناقض روايات در عفت و حياى #فاطمه_زهرا

وقتى از تناقض در احاديث حرف ميزنيم و مثالهايى ميزنيم، آخوندها و عواملشان به سرعت دست به تفسير و تاويل همان احاديث متناقض ميشوند و به دنبال توجيه و ماستمالى اين دست احاديث ميروند.
اما موضوع زمانى جالب ميشود كه حتى تفسيرهاى
من درآوردى هم نميتواند دردى از اين دست احاديث را دوا كند.
در مورد حجاب فاطمه آنقدر داستانهاى مضحك و خنده دار در كتب شيعيان پيدا ميشود كه برخى مواقع خواننده حس ميكند كه احتمالا خدا فاطمه را اشتباهى عريان بدنيا آورده و بايد با همان چادر و روبنده از شكم مادرش خارج ميشد.
ولى در كارخانه حديث سازى آخوندها به احاديثى برميخوريم كه مانند پتكى بر سو خودشان وارد ميشود.
💥معروفترين حديث در مورد حجاب فاطمه:
#الف) مخفى شدن فاطمه زهرا از عبدالله ابن اُمّ مکتومِ نابینا:
شخصى نابینا [گویا ابن‌اُمّ‌مکتوم] از فاطمه اذن دخول خواست پس فاطمه خود را از او در پرده بُرد. پیامبر به فاطمه گفت: این فرد که نابینا است چرا خود را از او محجوب می‌کنی؟ فاطمه پاسخ داد: ای رسول‌خدا! اگر او مرا نمی‌بیند من که او را می‌بینم و [تازه] او بو را احساس می‌کند. رسول‌خدا گفت: گواهی می‌دهم که تو پارۀ تنِ من هستی.
#متن_عربى: عن جعفربن‌محمد أنه قال: استأذن أعمی علی فاطمة فحجبته. فقال لها النبی: لم تحجبینه و هو لایراک؟ قالت: یا رسول‌الله: إن لم‌یکن یرانی فإنی أراه و هو یشم الریح. فقال رسول‌الله: أشهد أنک بضعة منی
#منبع: دعائم الاسلام ج ٢ ص ٢١٤ ح ٧٩٢
💥نقض همان حديث با يك حديث ديگر
) درگيرى فيزيكى با عمر بن خطاب و كشيدن گریبانِ عُمَر:
هنگامی که علی بن ابيطالب را به بیعت اجباری وارد کردند، فاطمه زهرا یقۀ عُمَر را گرفت و او را به سمت خود جلو کشید و با او درگير شد و گفت: ای پسر خطاب! اگر از رسیدنِ بلا به بی‌گناهان ناراحت نمی‌شدم ، می‌فهمیدی که خدا را به سوگند می‌گرفتم و او نیز (نفرینم را) سریعاً اجابت می‌کرد.
#متن_عربى: عَنْ أَبِي‌جَعْفَرٍ وَ أَبِي‌عَبْدِاللَّهِ ع قَالا إِنَّ فَاطِمَةَ ع لَمَّا أَنْ كَانَ مِنْ أَمْرِهِمْ مَا كَانَ أَخَذَتْ بِتَلَابِيبِ عُمَرَ فَجَذَبَتْهُ إِلَيْهَا ثُمَّ قَالَتْ أَمَا وَ اللَّهِ يَا ابْنَ الْخَطَّابِ لَوْ لَا أَنِّي أَكْرَهُ أَنْ يُصِيبَ الْبَلَاءُ مَنْ لَا ذَنْبَ لَهُ لَعَلِمْتَ أَنِّي سَأُقْسِمُ عَلَى اللَّهِ ثُمَّ أَجِدُهُ سَرِيعَ الْإِجَابَةِ منبع: كتاب کافی از ثقة الاسلام کلینی ح ١٢٤٠
#منابع:
الکافی ج ١ ص ٤٦٠ روایت ٥ باب مولد زهرا چاپ دارالکتب اسلامیه تهران.
الکافی ج ١ ص ٢٩٢ روایت ٥ باب مولد زهرا چاپ منشورات فجر بیروت.
حالا از دستگاه حديث سازى و مقدس تراشى ملاهاى شيعه اين سئوال را داريم:
فاطمه اى كه خود را از ديد يك نابينا(با اينكه حجاب داشت) مخفى ميكند، چگونه با يك نامحرم درگيرى فيزيكى ميكند و او را به طرف خود ميكشد و درون چشمان او زل ميزند؟
اين تناقض مضحك را چگونه ميخواهيد توجيه كنيد؟

@AndisheKonim
اسوه زن در مذهب شیعه
#فاطمه_دخترک_نگون_بخت

💠دعوا و کتک کاری بین #علی_بن_ابیطالب و فاطمه زهرا و تحریف علمای شیعه



⚡️آخوندهای شیعه در طی قرون گذشته، تصویر و تصوری خیالی و دروغین از زندگی فاطمه زهرا و علی را نشان داده‌اند که با بررسی اسناد معتبر شیعه به خلاف ادعای آنان می‌رسیم؛ شیخ صدوق از علمای بزرگ شیعه در کتاب معروف خویش (الامالی) روایت طولانی را نقل می کند که در آن پرده از دعوا و کتک کاری بین علی و فاطمه برداشته می‌شود که مطابق آن، پیامبر اسلام باغی را به علی هدیه می‌دهد و علی باغ را به واسطه سلمان به دوازده هزار درهم می‌فروشد و پول‌های حاصل از آن را به بذل و بخشش می‌پردازد و سپس فاطمه ازین قضیه مطلع می‌شود و به شدت از این رفتار علی، خشمگین و ناراحت می‌شود :

#متن_عربی : فتلبس أمير المؤمنين وخرج، وقال: ادعوا لي أبا عبد الله سلمان الفارسي. قال: فدخل إليه سلمان الفارسي، فقال: يا أبا عبد الله، أعرض الحديقة التي غرسها رسول الله لي على التجار. قال: فدخل سلمان إلى السوق، وعرض الحديقة فباعها باثني عشر ألف درهم، وأحضر المال، وأحضر الاعرابي، فأعطاه أربعة آلاف درهم وأربعين درهما نفقة. ووقع الخبر إلى سؤال المدينة فاجتمعوا، ومضى رجل من الانصار إلى فاطمة، فأخبرها بذلك، فقالت: آجرك الله في ممشاك. فجلس علي والدراهم مصبوبة بين يديه، حتى اجتمع إليه أصحابه، فقبض قبضة قبضة، وجعل يعطي رجلا رجلا، حتى لم يبق معه درهم واحد. فلما أتى المنزل قالت له فاطمة : يا بن عم، بعت الحائط الذي غرسه لك والدي؟ قال: نعم، بخير منه عاجلا وآجلا. قالت: فأين الثمن؟ قال: دفعته إلى أعين استحييت أن أذلها بذل المسألة قبل أن تسألني. قالت فاطمة: أنا جائعة، وابناي جائعان، ولا أشك إلا وأنك مثلنا في الجوع، لم يكن لنا منه درهم! وأخذت بطرف ثوب علي، فقال علي: يا فاطمة، خليني. فقالت: لا والله، أو يحكم بيني وبينك أبي. فهبط جبرئيل على رسول الله فقال: يا محمد السلام يقرئك السلام ويقول: اقرأ عليا مني السلام وقل لفاطمة: ليس لك أن تضربي على يديه ولا تلمزي بثوبه. فلما أتى رسول الله منزل علي وجد فاطمة ملازمة لعلي، فقال لها: يا بنية، ما لك ملازمة لعلي؟ قالت: يا أبه، باع الحائط الذي غرسته له باثني عشر ألف درهم ولم يحبس لنا منه درهما نشتري به طعاما.

#ترجمه : علی لباس بر تن کرده و به بیرون رفت و گفت : سلمان فارسی را به نزد من بیاورید. سلمان آمد. پس به او گفت : باغی که پیامبر برایم کاشته است را به فروش برسان. سلمان آن را به ۱۲ هزار درهم فروخت. پس علی اعرابی را حاضر کرد و چهار هزار درهم آن را به او داد و چهل درهم دیگرش را برای خرج سفر به او بخشید. خبر، به مردم مدینه رسید و پیرامون او را گرفتند. مردی از انصار این خبر را به فاطمه رساند و او گفت : خدا خیرت دهد. پس علی پول‌ها را در برابر خود ریخت و یارانش جمع شدند و او با مشت، آن را در میان آنها تقسیم کرد، تا این که حتی یک درهم نماند و زمانی که به منزل آمد، فاطمه به او گفت : ای پسر عمو باغی را که پدرم برایت کاشته بود را فروختی؟ گفت : آری، به بهتر از آن در دنیا و آخرت فروختم. گفت : پولش کجاست؟ گفت : به دیده هایی دادم که نخواستم دچار خواری سوال گردند. فاطمه گفت : من و پسران تو گرسنه هستیم و تو نیز مانند ما گرسنه هستی، آیا یک درهم از آن به ما نمی‌رسد؟ و در این حال دامن علی را گرفت. علی گفت : ای فاطمه رها کن، گفت : به خدا قسم رها نمی‌کنم، تا پدرم میان ما حکم کند. جبرئیل به محمد گفت : ای محمد، خدا به تو سلام می‌رساند و می‌فرماید : از من به علی سلام برسان و به فاطمه بگو : حق نداری دست علی را کتک بزنی🔺و دامن او را بگیری. زمانی که پیامبر به منزل علی آمد، دید فاطمه به دامن او چسبیده است. گفت : ای دخترم چرا دامن علی را گرفته‌ای؟ گفت : ای پدر باغی را که تو برای او کاشته‌ بودی را به دوازده هزار درهم فروخت و یک درهم آن را برای ما باقی نگذاشت که خوراک بخریم.

#منبع : کتاب ترجمه "الامالی"، نوشته شیخ صدوق، ترجمه از : کریم فیضی تبریزی، جلد ۲ صفحه ۷۷۱ تا ۷۷۳، انتشارات تهذیب قم

🔺این قضیه به حدی برای شیعه سرافکندگی داشته که مترجم شیعه قسمت کتک خوردن علی از فاطمه را ترجمه نکرده و تحریف کرده است


@AndisheKonim