اسم من پیمانه، اینروزا دنبال کار میگردم، دو تا گزینه دارم؛ کار تو یه شرکت امنیت شبکه یا کار توی نیروگاه برق، که کارشون یکم سخته اما درآمد خوبی دارن.
خیلیا میگن، مگه دیونه شدی؛ میدونی کار نیروگاه چقدر سنگینه! تو شرکت کامپیوتریم که باید از صبح تا شب مخ بذاری، یه کار راحت پیدا کن که اینقد زحمت نداشته باشه.
بذارید یه چیز جالب براتون تعریف کنم، پریروز پسرخالمو دیدم؛ داشت گونیگونی برنج خالی میکرد. پرسیدم این همه برنج برا چی گرفتی؟ گفت میخوام تو قرعهکشی شرکت کنم...