#بررسی
کمونیسم جذاب نیست، کشنده استبرای از بین بردن این افسانه که کمونیسم یک جایگزین یوتوپیایی، مد روز و سازگار با محیط زیست برای سرمایهداری بازار آزاد است، بسیار مهم است که تفاوت بین نسخه ایدهآلسازی شده کمونیسم در فرهنگ عمومی و واقعیت سخت اجرای آن در زندگی واقعی را روشن کنیم.
حقیقت درباره تلفات انسانی کمونیسمیکی از ترسناکترین جنبههای کمونیسم، تعداد بالای تلفات انسانی آن است. از اتحاد جماهیر شوروی در دوران استالین تا چین مائو، رژیمهای کمونیستی مسئول مرگ میلیونها نفر از طریق اردوگاههای کار اجباری، پاکسازیهای سیاسی و قحطیهای گسترده بودهاند. ماهیت سرکوبگر این رژیمها که به دنبال کنترل هر جنبهای از جامعه بودند، منجر به رنج و درد و از دست دادن زندگی به مقیاسی بیسابقه شد.
پاکسازی بزرگ استالین در دهه ۱۹۳۰ به مرگ تخمینی ۷۰۰,۰۰۰ تا ۱.۵ میلیون نفر انجامید که شامل مخالفان سیاسی، روشنفکران و شهروندان عادی که به رژیم وفادار شمرده نمیشدند، بود. جمعآوری اجباری کشاورزی در اتحاد شوروی تحت حکومت استالین همچنین منجر به قحطی ساختگی معروف به هولودومور شد که جان میلیونها اوکراینی را گرفت.
بهطور مشابه، جهش بزرگ مائو در چین که هدفش صنعتیسازی سریع کشور بود، منجر به قحطی فاجعهبار شد که تخمین زده میشود بین ۱۹۵۹ تا ۱۹۶۱ جان ۱۵ تا ۴۵ میلیون نفر را گرفت. تاکتیکهای وحشیانهای که توسط حزب کمونیست چین برای حفظ کنترل و سرکوب نارضایتی به کار گرفته شد، منجر به نقضهای گسترده حقوق بشر و ایجاد جوی از ترس و بیاعتمادی در میان مردم شد. این وضعیت در نهایت به انقلاب فرهنگی انجامید، تلاشی از سوی مائو برای «پاکسازی صفوف» با دستکاری دانشآموزان تلقین شده به منظور ایجاد ترس سرخ در میان جمعیت از طریق جلسات مبارزه، خشونت، هرج و مرج و کشتارهای جمعی. بهطور تخمینی دو میلیون نفر به خاطر این اقدامات جان باختند و جامعه تنها چیزی جز «هرج و مرج شدید، آسیب و پسرفت» کسب نکرد.
تلفات انسانی کمونیسم فراتر از این نمونههای بدنام است و شامل بسیاری دیگر از کشورهایی میشود که عواقب ویرانگر حکومت کمونیستی را تجربه کردهاند. از یوگسلاوی تحت حکومت تیتو تا کامبوج تحت حکومت خمرهای سرخ و رژیم سرکوبگر کره شمالی، میراث کمونیسم با خونریزی و استبداد آغشته است. آگاهی از این جنایات تاریخی و رد هرگونه تصورات رمانتیک درباره کمونیسم برای دانشجویان دانشگاه که در حال شکلگیری باورها و ارزشهای سیاسی خود هستند، ضروری است.
چرا جوانان باید کمونیسم را رد کنندآیا به آزادی علاقهمندید؟ به غذاهای ارزان؟ به زیرساختهای خوب؟ آیا دوست دارید زنده بمانید؟ پس باید کمونیسم را رد کنید.
آیا میخواهید در آزادی و رفاه خانوادهای را بزرگ کنید؟ آیا میخواهید صاحب خانه باشید؟ کسبوکاری را راهاندازی کنید؟ پس باید کمونیسم را رد کنید.
آیا میخواهید بتوانید آزادانه نظر خود را ابراز کنید، بدون اینکه از خطر فرستاده شدن به اردوگاههای کار اجباری بترسید؟
🚫پس کمونیسم را رد کنید.وقتی به عنوان یک دانشجوی دانشگاهی به سفر علمی و حرفهای خود میروید، فرصت منحصربهفردی دارید تا با ایدئولوژیها و دیدگاههای مختلف به طور انتقادی درگیر شوید. در حالی که خوب است که دیدگاههای متنوع را بررسی کنید و با خرد متعارف به چالش بکشید، کمونیسم چیزی نیست که بخواهید با آن بازی کنید یا به طور جدی در نظر بگیرید یا با یک تیشرت جنجالی جشن بگیرید.
تعهد کمونیسم به کنترل کامل دولت، برنامهریزی مرکزی و فلسفه بیخدایی، آزادی فردی، نوآوری و مسئولیت شخصی که همه برای یک جامعه پر رونق ضروری هستند، در تضاد است. با متمرکز کردن قدرت در دستان چند نفر خاص، کمونیسم به طور حتم آزادی دین، خلاقیت، کارآفرینی و تفکر مستقل را خفه میکند و منجر به رکود، سختی اقتصادی، پاکسازیها و مرگ میشود.
علاوه بر این، وعدههای یوتوپیک کمونیسم، مانند حذف طبقات اجتماعی و ایجاد یک جامعه بیطبقه، در عمل غیرقابل دستیابی ثابت شده است. در عوض، رژیمهای کمونیستی نابرابری، فساد و سرکوب را تداوم بخشیدهاند و طبقه حاکم امتیازی را ایجاد کردهاند که به هزینه جمعیت عمومی بهرهمند میشود.
وقتی در کلاسهای سخنرانی دانشگاه نشستهاید و در بحثهای فکری غرق شدهاید، از شما میخواهم که به وزن ایدههایی که به شما ارائه میشود توجه کنید.
اگر در یک دانشگاه قوی، محافظهکار تحصیل میکنید، مطمئنم که استادان شما کمونیسم را بزرگ نمیکنند. اما ممکن است برخی از همکلاسیهایتان این کار را بکنند. و دنیای اطرافتان — تیکتاک، اینستاگرام، رسانههای خبری — قطعاً این کار را خواهد کرد.
2/3
❤️ Join us 🔥🚫@𝗥𝗲𝗱𝘃𝗶𝗿𝘂𝘀🚫