🔹"یک دوست، یک
خاطره"
زمانی که وارد دانشگاه افسری شدیم دو سه ماهی طول کشید تا همه بچه های گردان رو بشناسیم .
یکی از کسانی که توجه خیلی ازبچه ها و فرماندهان گردان رو به خودش جلب کرده بود
#سید_سجاد_خلیلی بود.
من همیشه به سیدسجاد و به حال خوش معنوی که داشت غبطه می خوردم...دیدنش یه جورایی حال آدم رو خوب می کرد و آدم رو به تحسین وامی داشت..
یادمه در دانشگاه افسری امام حسین (ع) یه طرح معنوی و خودسازی به اسم طرح صائمین وجود داشت که بچه های دانشگاه، روزهای دوشنبه روزه میگرفتن..
دردل شبهای سرد و استخوان سوز زمستان سیدسجاد به همراه چند نفر دیگه از بچه های گردان بیدارمی شدند و مسیر زیادی رو می رفتند..غذا بسته بندی می کردن و بچه های گردان رو اتاق به اتاق بیدارمیکردن برای صرف سحری...
🌷 این شور و اشتیاق سجاد و دوستانش در بسته بندی غذا، درسرمای زمستونی ومسافت زیادی رو رفتن و بیدارکردن بچه ها و ..جمع کردن زباله ها و برگزاری نماز جماعت و...همه و همه منو به این مطلب می رسوند که چقدر از هرلحظه عمرشون برای خدمت به خلق و بندگی و لذت معنوی استفاده می کنن ..
و بیچاره ما که تنها نظاره گر بودیم و حسرت می خوردیم..
جالب این که صبح هم از همه سرحال تر و شاداب تر بیدار میشدن...واقعا امثال سیدسجاد شایسته شهادت بودن و زندگی شهدایی داشتن..
🌷#خاطره_آقای_جهانگیر_آشنا#دلم_برای_تو_تنگ_است#دلم_را_حوالی_خانطومان_جاگذاشتم #شهید_سیدسجاد_خلیلی@aghaseyedsajad