یک نگاه متفاوت به فیلم شاهد
ما شبیه هم نبودیم
در یک دنیا زندگی میکردیم
اما دنیا را شبیه هم نمیدیدیم
جایی که من ایستاده بودم
ناز بود و نیاز
لبخند بود و بوسه و آغوش
گوشواره بود و گوشماهی
سمت من پر از شکوفههای گیلاس و بِه بود
پر از عطر شببو و یاسمن
دنیای من، دنیای رنگها و صداها و خاطرهها و قصهها بود
دنیای اسبهای سفید، پیراهنهای بلند و
کفشهای پولکی
ما شبیه هم نبودیم
دنیای من از جنس رویا بود
و
دنیای تو از جنس عمل
دنیای من از جنس انتظار بود
و دنیای تو از جنس سفر
تو اگر میماندی باید دنیایت را فراموش میکردی
من اگر میآمدم
هرگز نمیتوانستم
به دنیای خودم برگردم
*چیز زیادی از تاریخ نمیدانم
چیز زیادی از جغرافیا نمیدانم
چیز زیادی از زبان فرانسوی نمیدانم
ولی میدانم که دوستت دارم
تو به دنیای خودت برگشتی
من اما مرداب شدم
بی ترانه و بی لبخند
* قسمتی از ترانه فیلم شاهد
@Afsharel