✳ اگر زینب «س» نبود...
هر انقلابی دو چهره دارد: خون و پیام!
رسالت نخستین را حسین و یارانش امروز گزاردند؛ رسالت خون را. رسالت دوم، رسالت پیام است؛ پیام
شهادت را به گوش دنیا رساندن است. زبان گویای خونهای جوشان و تنهای خاموش در میان مُردگان متحرک بودن است. رسالت پیام
از امروز عصر آغاز میشود. این رسالت بر دوشهای ظریف یک زن - «زینب»؛ زنی که مردانگی در رکاب او جوانمردی آموخته- است و رسالت زینب دشوارتر و سنگینتر
از رسالت برادرش است.
آنها که گستاخی آن را دارند که مرگ خویش را انتخاب کنند، تنها به یک انتخاب بزرگ دست زدهاند، اما کار آنها که
از این
پس زنده میمانند دشوار است و سنگین.
و زینب مانده است؛ کاروان اسیران در پیاش، و صفهای دشمن تا افق درپیش راهش، و رسالت رساندن پیام برادر بر دوشش... زیرا
پس از شهیدان او به جا مانده است و اوست که باید زبان کسانی باشد که به تیغ جلادان زبانشان بریده است.
اگر یک خون پیام نداشته باشد، در تاریخ گنگ میماند و اگر یک خون، پیام خویش را به همه نسلها نگذارد، جلاد، شهید را در حصار یک عصر و یک زمان محبوس کرده است. اگر زینب پیام کربلا را به تاریخ باز نگوید، کربلا در تاریخ میماند، و کسانی که به این پیام نیازمندند
از آن محروم میمانند، و کسانی که با خون خویش با همه نسلها سخن میگویند، سخنشان را کسی نمیشنود. این است که رسالت زینب سنگین و دشوار است...
هر انقلابی دو چهره دارد: خون و پیام.
و هر کسی اگر مسئولیتِ پذیرفتن حق را انتخاب کرده است، و هر کسی که میداند مسئولیت شیعه بودن یعنی چه، مسئولیت آزادهانسان بودن یعنی چه، باید بداند که در نبرد همیشه تاریخ و همیشه زمان و همهجای زمین – که همه صحنهها کربلاست، و همه ماهها محرم و همه روزها عاشورا – باید انتخاب کند: یا خون را، یا پیام را؛ یا حسین بودن را، یا زینب بودن را؛ یا آنچنان مردن را، یا اینچنین ماندن را. اگر نمیخواهد
از صحنه غایب باشد.
[عذر میخواهم. در هر حال وقت گذشته است و دیگر فرصت نیست. و حرف بسیار است و چگونه میشود با یک جلسه،
از چنین معجزهای که حسین در تاریخ بشر ساخته است، و زینب پرداخته است، سخن گفت؟]
آنچه میخواستم بگویم حدیث مفصلی است که در این مجمل میگویم به عنوان رسالت زینب، «
پس از شهادت» که:
⬅️ «آنها که رفتند، کاری حسینی کردند،
و آنها که ماندند، باید کاری زینبی کنند،
وگرنه یزیدیاند.»!
#علی_شریعتی#پس_از_شهادت#حسین_وارث_آدممجموعه آثار شماره ۱۹
(تهران: انتشارات قلم، فروردین ۱۳۶۰)
صفحات ۲۰۶ تا ۲۰۸.
@Ab_o_Atash