✅ اوایل که فرح زن محمد رضا شده بود هنوز به من
ملکه پهلوی می گفتند اما فرح با تحریک مادرش زیر پای محمد رضا نشست و عقل او را ضایع کرد.
محمد رضا پیش من آمد و گفت: مادر جان! حالا این زن
ملکه است و باید یک فکری برای شما بکنیم! اگر اجازه بدهید من بعد به شما
ملکه مادر بگویند و به فرح
ملکه پهلوی !
گفتم پسر جان! از نظر من
پهلوی یعنی شوهر مرحومم رضا (شاه) او
پهلوی بود و من هم زن او، یعنی
ملکه پهلوی!
دست آخر قرار شد به فرح گفته شود علیه حضرت
ملکه!
حالا یک عده می گویند من خودم را می گرفتم و افاده ای بودم و مادر فرح درویش صفت و بی تواضع!
توجه بفرمائید که پدر بنده میرپنج بود و شوهر بنده هم میرپنج رضا خان. من
ملکه پهلوی بودم . زن یک شاه و مادر یک شاه دیگر. اصل و نسب و موقعیت اجتماعی انسان برای او احترام می آورد. مردم ذاتا به آدم های خانواده دار و موجه و آدم های با اصالت احترام می گذارند! این خانم خودش در کتاب خاطراتش نوشته بدبخت بیچاره و بیون زن و شاگرد خیاطخانه و آلاخون والاخون بوده است، از بس بچگی در خانه های مردم کلفتی کرده و به اجبار تواضع کرده بود عادت ثانویه اش شده و مثل کلفت ها عمل می کرد! باور بفرمائید در مجالس و میهمانی ها و اجتماعات هر چقدر هم به خودش می رسید و چسان فسان می کرد با کلفت ها هیچ تفاوت نداشت. بنابراین نه من اهل افاده بودم و نه او درویش صفت و خاضع و خاشع!
#خاطرات_ملکه_مادر#ملکه_پهلویصفحه ۴۶۲.
@Ab_o_Atash