✳ در این «نحوه نگرش» که معالأسف در عالم کنونی عمومیتیافته، انسان اصلاً حیوان است و نطق و عقل، صرفاً وجه تمیز اوست از سایر حیوانات. بسا این تعریف، حقیقت وجود انسان در «اثبات حیوانیت»اش به ظهور میرسد، حال آنکه در تفکر اسلامی بالعکس، حقیقت وجود انسان در «اعراض از تعلقات حیوانی و تنزه از ضعف و نقص» رخ مینماید. بدن حیوانی مرکبی است که خلقشده تا انسان را از صراط دنیا بگذراند و او را از دامگاه حادثه، به بهشت اعتدال بازگرداند. مثل انسانی که حوایج حیوانی وجود خویش را اصل بینگارد، مثل راکبی است که با اسب خویش همه عمر در طویله سر کند...
و این معنا در روزگار ما تحققیافته است؛ آدمیان بیخبر از روح الهی خویش و آن عالم شگفتانگیزی که در وجودشان نهفته است، خود را حیوان میانگارند و همه عمر در طویله تن حیوانی خویش سر میکنند. البته در همه اعصار، بودهاند انسانهایی که اینگونه میزیستهاند، اما وجه تشخص این روزگار در آن است که این تفکر توجیه علمی یافته و صورت تمدن گرفته است.
#مرتضی_آوینی#ملاحظاتی_در_باب_سینما#محمود_ارژمند (به کوشش)
(تهران: بنیاد سینمایی فارابی، فصلنامه سینمایی فارابی، شماره دوم، بهار ۱۳۶۸)
صفحه ۱۳۴.
@Ab_o_Atash