✳️ برادر! تو اربابت را بسادگی میشناختی و درد شلاقی را که میخوردی، بسادگی احساس میکردی، و میدانستی که بَردهای و چرا بَردهای و کِی بَرده شدی و چه کسانی بَردهات کردهاند. و ما اکنون با سرنوشتی همرنگ سرنوشت تو، بی آنکه بدانیم کی ما را به بردگیِ این قرن کشانده است و از کجا غارت میشویم و چگونه به تسلیم، به انحراف اندیشه و به عبودیتهای زمینی دچار شدهایم.
اکنون نیز ما را چون چهارپایان، نه تنها به بردگی میکشند، که به بهرهکشی گرفتهاند. بیش از عصر تو و بیش از نسل تو، بهره میدهیم. همهٔ این قدرتها، سرمایهها، نظامها، ماشین، کاخهای بزرگ جهان، و همهٔ این سرمایههای عظیم و غنی و ثروت تولید را، با پوست و گوشت و خون و رنج و پریشانی و محرومیتمان میچرخانیم، و سهممان فقط تا اندازهای که کار فردا را بتوانیم.
بیش از عصر تو، محرومیم و ظلم و تبعیض طبقاتی و ستم، بیش از زمان توست؛ اما با چهرهٔ تازه و پیرایههای تازهتر.
#علی_شریعتی#آری_اینچنین_بود_برادر#مذهب_علیه_مذهبمجموعه آثار شماره ۲۲
(چاپ اول، تهران: انتشارات سبز، خرداد ۱۳۶۱)
صفحات ۱۹۰ و ۱۹۱.
با تشکر از امید حسینی.
@Ab_o_Atash