✅ امام از جای خود بلند شد و بر دسته شمشیر خود تکیه نمود وبا صدای بلند فرمود :شمارا به خدا قسم می دهم آیا مرا می شناسید؟گفتند آری به خدا قسم که تو پسر و نوه رسول خدا هستی.امام فرمودند:شمارا به خدا قسم میدهم ،آیا میدانید جد من رسول خدا ص است؟ گفتند:آری ،به خدا قسم.حضرت فرمود:شما را به خدا قسم می دهم آیا میدانید که پدرم
علی بن ابیطالب است؟ گفتند آری به خدا.حضرت فرمود شمارا به خدا قسم میدهم،آیا میدانید که مادرم،فاطمه دختر حضرت محمد ص است؟ گفتند به خدا قسم آری.فرمود:شمارا به خدا قسم میدهم،آیا میدانید که جده من خدیجه دختر خویلد،اولین زنی که به پیامبر اسلام آورده است می باشد؟گفتند آری به خدا.فرمود شما را قسم میدهم،آیا میدانید که حمزه سیدالشهدا عمو ی پدرم است گفتند آری به خدا .فرمود: شما را قسم میدهم،آیا میدانید این شمشیر پیامبر است که به کمر خود دارم ؟گفتند آری به خدا.فرمود:شما را به خدا قسم میدهم آیا میدانید عمامه ای که بر سر دارم، عمامه رسول خدا ص است؟ گفتند آری به خدا.فرمود:شما را به خدا قسم میدهم،آیا میدانید
علی ع اولین مردی بود که اسلام آورد و از همه دانشمندترین و بردبارتر و سرپرست هر زن و مرد مومن است؟گفتند آری.فرمود:پس چرا خون مرا حلال می دانید ؟در حالی که پدرم که درود خدا براو باد ساقی کوثر است و از آن حوض افرادی را مانند راندن شتر از آب دور می کند ودر روز قیامت پرچم حمد به دست پدر من است؟ گفتند ما از تمام چیزهایی که گفتید آگاه هستیم ،ولی دست از تو بر نمی داریم تا اینکه با لب تشنه ،تورا بکشیم.هنگامی که امام این خطبه را بیان نمودند،دختران و خواهرش زینب که سخن امام را شنیدند، صدای خود را به گریه بلند کردند و به صورتهای خود لطمه می زدند.آن حضرت برادر خود عباس و پسرش
علی اکبر را فرستاد وبه آن دو بزرگوار فرمود:«آنان را آرام کنید ،به جان خودم قسم که گریه های زیادی را در پیش دارند».
#لهوف#سید_بن_طاووس ترجمه:
#علی_اکبر_میرزایینشر نگار اندیشه
صفحات: ۱۱۱، ۱۱۳و ۱۰۹.
@Ab_o_Atash