✳ چه چیز در خوکها تغییر کرده بود؟
[پیلکینگتن] گفت که اظهاراتش را یک بار دیگر با تأکید بر احساسات دوستانهای که ادامه دارد، و باید بین مزرعه
حیوانات و همسایگانش ادامه پیدا کند، خاتمه خواهد داد. میان خوکها و انسانها، هیچگونه برخورد مخاصمهآمیزی وجود نداشته و نباید وجود داشته باشد. کشمکشها ومشکلاتشان یکی است. مگر مشکل کارگری در همه جا یکسان نبوده است؟ در این جا، مسلم گردید که آقای پیلکینگتن قصد داشت دقیقاً لطیفهای را که از قبل آماده کرده بود، برای جمع بگوید، اما یک لحظه خودش چنان مجذوب لطیفهای که میخواست بگوید شد که نتوانست آن را ادا کند. پس از آنکه چند بار گلویش گرفت، و در این خلال زنخدانهای گونه گونش به سرخی گرایید، موفق شد بگوید: « اگر شما ناگزیرید با
حیوانات طبقه پایین در کشمکش و جدال باشید، ما هم با مشکل طبقه پایین رو به رو هستیم!» این گفته زیرکانه، غوغایی برانگیخت؛ و آقای پیلکینگتن یک بار دیگر به خاطر کمی جیره، ساعات طولانی کار، و نبودن حالت نازپروردگی در مزرعه
حیوانات به خوکان تبریک گفت...
ناپولئون نیز این بار مانند تمام سخنرانیهایش، مختصر و بجا صحبت کرد. گفت: او نیز خوشحال است که دوران
#سوء_تفاهمات سپری گشته است. زمانی بس دراز، شایعاتی بر سر زبانها بود – که با دلیل و برهان میداند که از جانب کینه توزان منتشر شده است – که او و همقطارانش
#نظر_انقلابی داشتهاند! اینان برپا کردن شورش در میان
حیوانات مزارع مجاور را برای خود افتخاری فرض کرده بودند. هیچ چیز بیشتر از این حرفها نمیتواند از حقیقت به دور باشد! تنها آرزویشان، در حال حاضر و در گذشته این بوده که با همسایگان خود در
#صلح و صفا زندگی کنند و مناسبات عادی
#تجاری داشته باشند.
گفت: اگر چه باور نمیکند که چیزی از بدگمانی گذشته باقی مانده باشد، اما اخیراً در امور عادی مزرعه تغییراتی داده شده است که میبایستی اعتماد بیشتری در میان
حیوانات ایجاد کند...
بار دیگر چون گذشته، هلهله و شادی و هورای
حیوانات برخاست. و گیلاسها تا ته خالی شد. اما به نظر حیواناتی که از بیرون به این منظره مینگریستند چنین آمد که واقعه عجیبی رخ داده است. چه چیز در این خوکان تغییر کرده بود؟
قلعه (مزرعه)
حیوانات، جورج اورول، ترجمه همایون نوراحمر، (چاپ دوم، تهران: انتشارات پیشرو، ۱۳۶۶)، صفحات ۱۲۸ تا ۱۳۰.
#جورج_اورول#قلعه_حیوانات#مزرعه_حیوانات#همایون_نوراحمر#سخنرانی_خوک_ها@Ab_o_Atash